جمهوری اعدام ، درانتظارزلزله ای سهمگین ازهمان روزهای نخستین که جمهوری اسلامی جایگزین نظام شاهنشاهی گردید ، جنگ قدرت بین گردانندگان این حکومت آغاز گردید و تاکنون که 35سال از آن زمان می گذرد نبرد همچنان ادامه دارد . به ویژه در زمان انتخابات که اختلافات جناح های مختلف نظام شدید تر وبارز تر از زمانهای دیگربالا می گیرد . ما شاهد بودیم درانتخابات گذشته چگونه قدرت رفسنجانی درمجمع تشخیص مصلحت نظام محدود ودر مجلس خبرگان از ریاست خلع شد . و به او اجازه ندادند حتّی به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند . اما باید توّجه داشت ، باوجود تمام اختلافاتی که این جناح ها دارند ، دریک زمینه اتفّاق نظر دارند وآن حفظ تمامیّت جمهوری اسلامی است . واین چیزی است که از زمان شکل گیری نظام اسلا می تا کنون دیده ایم . دیده ایم در جایی که خطراتی نظام را تهدید می کرده است این جناح ها بایکدیگر توافق کرده وهماهنگ عمل نموده اند واینک ارکان قدرت به یک نتیجه رسیده اند وآن اینکه تحریم های اقتصادی کمر اقتصاد کشور را شکسته است . به طوری که خطر بحران های اجتماعی وجود دارد ، میتواند با وجود بهار عربی باخطر روبرو شود ، همة چراغهای قرمز در رابطه با اقتصاد کشور روشن شده . خزانه خالی است ، احمدی نژاد تا توانسته بودجة مملکت را پیش خور کرده ، شرکت های خصوصی تماماً باورشکستگی روبرو هستند . عملاً ادامة طرح های عمرانی غیر ممکن شده است . به همین خاطر نظام احساس کرده است که موجودیّتش در خطر است ، آینده اش درخطر است . واین نظام است که تشخیص داده بایستی نرمش نشان دهد . واینجاست که صحبت از نرمش قهرمانانه می شود . چه کسی این صحبت را می کند ؟ خامنه ای ! درکجا ؟ درسپاه پاسداران ، برای که ؟ برای پاسداران ! چیزی که قبلاً گفته نمی شد . وخامنه ای در این چهار چوب است که اجازة ملاقات ها ، دیدارها ، ومذاکرات را صادر نموده واختیار تام به حسن روحانی ومذاکره کنندگان میدهد وآنچه اتفاق می افتد مورد تأیید خامنه ای است ، مورد تأیید صدیقی امام جمعة موقت در نماز جمعه است . یعنی روند اتفاقات به گونه ای است که خامنه ای مجبور شده است تا در میانه بایستدودرصورتیکه در مناقشات بین المللی وتضاد های داخلی ، خط نرمش پیش نرفت ومذاکرات به بن بست رسید ویا به هر دلیلی با شکست مواجه شد خامنه ای سنگ روی یخ نشود وبه عنوان رهبر نظام دراین مرحله شکست خورده بیرون نیاید . چون هیچکس نتیجة مذاکرات را نمیداند ، هنوز مشخّص نیست غرب می پذیرد که جمهوری اسلامی غنی سازی داشته باشد ؟ ویادر چه حدی می پذیرد ؟ چقدر امتیاز می دهد ؟ چه قدر راهگشا می شود ؟ اینها مسائلی است که برای خود خامنه ای هم روشن نیست . به همین دلیل است که او همة تخم مرغ ها را در یک سبد نمی گذارد ودر سخنرانی اش مطرح می کند : اگرمذاکرة تلفنی نبود بهتر بود . درحالیکه همان طور که ذکر شد این مذاکرات واین مکالمات تلفنی با اجازة خامنه ای بوده وحّتی اجازة ملاقات حضوری با اوباما راهم برای روحانی صادر کرده بود ، اما ظاهراً هر دو طرف به این ملاقات راغب نبودند ، چرا که نمی خواستند در اولین قدم ، قدم آخر را بردارند . بنا براین سعی کردند درمرحلة اول مذاکرات طرفین از طریق وزرای امور خارجه دوکشور انجام شود تا بعداً اگرپیشرفتی حاصل شد ، احتمالاً ملاقات روسای جمهور فراهم شود واین در صورتی است که روند مذاکرات بطور عادی پیش برود ، اما این روند ممکن است به هر دلیلی شکست بخورد ! . ودر این حالت مشکلی نیست چون راه آن را بازگذاشته اند وخامنه ای در میانه ایستاده است و می تواند به هر سمتی که امکانش بود بچرخد . این یک طرف قضیه است ، هستند جناح هایی از قدرت که موافق نیستند ، چرا ؟ چون ممکن است منافعشان به خطر بیفتد . این ها مخالفت هایی می کنند وگاهی مسائلی را مطرح می کنند که نمونه ای از آن بنر هایی بود که درسطح شهرنصب کردند . اما این خط نظام است که آنها را مجبور به جمع آوری بنر ها می کند واین به دستور روحانی نیست . یعنی اگر بنا بود بنر ها برداشته نشوند قطعاً کسی نمی توانست آنها را بردارد . واین نشان دهندة اینست که نظام مجبور است کوتاه بیاید و عقب نشینی نماید .چون آنجا که منافعشان ایجاب کند ، مصلحتشان ایجاب کند ، به هرنوع عقب نشینی که لازم باشد تن در میدهند همان طور که در جنگ عراق علیه ایران وقتی آیندة نظام به خطر افتاد ، خمینی جام زهر راسرکشید ، علیرغم آنکه می گفت اگر این جنگ 20 سال هم طول بکشد ما ایستاده ایم . البته ممکن است این عقب نشینی دائمی نباشد ، یعنی آنها فرصت خریده باشند که آینده آن را مشخص می کند . اماآنچه مسلم است اینکه تحریم ها مؤثر بوده وباید شدید تر ادامه پیدا کند چون کشور ما باخطری بزرگ روبروست ، ادامة سیاست اتمی رژیم منطقه را با بحران متوجه می کند ، دنیارا با بحران مواجه می کند ، می تواند به رقابت های تسلیحاتی دامن بزند می تواند سلاح های اتمی را از حالت باز دارندة امروز به سلاح های تهاجمی مبدل نماید وآن وقت کل منطقه باخطر مواجه شود ، بشریّت باخطر مواجه شود . این است که هرطور شده باید جمهوری اسلامی را از ادامة سیاست اتمی باز داشت ، این به نفع ماست ، به نفع مردم است ، به نفع آینده است ، به نفع بشرّیت است ، به نفع نسل هایی که بعداً می خواهند در این منطقه زندگی کنند است . واگر ادامة این فشار ها منجر به کنار گذاشتن این سیاست شود به نفع مردم ایران است . خط قرمز غرب سلاح اتمی است وآنها نمی ایستند تا جمهوری اسلامی به سلاح اتمی دست پیداکند . علی رغم این که تحریم ها به مشکلات مردم دامن می زند ، امّا بهتر است این تحریم ها وجود داشته باشد .چون می تواند خطرات بزرگتری رااز سر مردم کوتاه کند ، مؤثر تر است . ازطرفی به خاطر وجود وسائل ارتباط جمعی دیگر دنیا درآن چهارچوب های تنگ قبلی نمی گنجد واین واقعیّتی است که جمهوری اسلامی نیز ازآن مستثنی نیست . امروز که 35سال از اشغال این سرزمین توسط جمهوری اسلامی گذشته دیگر مردم انقلاب 57 راپشت سر گذارده اند . این نظام برآمده از قرون وسطی است که ربطی به این دوران ندارد وپا فشاری اش درپاره ای از موازین می تواند بحران زا شود همان طور که تا کنون چنین بوده است . اّما همیشه نمی توان مردم را سرکوب کرد وامروز همین حاکمانی که در رأس حکومت قرار دارند ، چه آنها که در سپاه هستند ، چه آنها که دردولت هستند وچه در مجلس ونهادهای دیگرقدرت ، امّا فرزندانشان درمقابلشان قرار دارند رفته رفته نواده های اینان به صحنه می آیند ، اکنون نسل ها عوض شده اند . چیزهایی که امروز در ایران مطرح است چیزهایی نیست که درآن دوره مطرح بود واحتمالاً چند سال آینده چیزی نخواهد بودکه امروز باآن هاروبرو هستند . گذر نسل ها باعث می شود تادر نظام هاتغییراتی صورت بگیردکه بر خلاف انتظارسردمداران آن حکومت هاست . نظام جمهوری اسلامی از این قاعده مستثنی نیست ونمی تواند اینطور بماند . نه اینکه خودشان بخواهند تحوّل ایجاد کنند بلکه تحّول است که می آید وبه نظام تحمیل می شود . این تحوّلات در آمریکا واروپا روی نمی دهد چون در این مناطق زمینه ای ندارد . امّا در نظام هایی مثل عراق ، سوریه ، مصر ، یمن وجمهوری اسلامی حتماً اتّفاق می افتد . جایی که آب ورودخانه نیست ، سیل هم نیست ولی جایی که دریا هست سونامی هم هست . جایی که گسل نیست طبعاً زلزله هم نیست . امّا ایران روی گسل قرار دارد ، حتماً زلزله می آید ، کی ؟ نمی دانیم کجا ؟ نمی دانیم تحوّلات اجتماعی را نمی شود گفت کی وکجا ؟ امّادر جایی که حکومت ها باآتش بازی می کنند ومانند جمهوری اسلامی روی مدار زلزله قرار دارند ، شاهد زلزله ای سهمگین خواهند بود . نسل جوان ما تعیین کننده است ، درهمه جای دنیا چنین است . نسل جوان است که تأثیر گذار است وآنها هستند که تغییرات را می آورند ، نسلهای گذشته ومیان سال که دورانشان گذشته تحوّل ساز نیستند . در انقلاب 57 هم شاهد بودیم موتور حرکت ، جوانها ودانش جویان بودند که در خیابان حضورداشتند واگر در یک تظاهرات گسترده همة اقشار شرکت داشتند ، ولی جوانها همیشه ودر هر حال در صحنه بودند . جنبش ممکن است به صورت سنّتی عمل نکند وهرروز تظاهرات خیابانی انجام ندهد ،ولی چهار میلیون و اندی دانشجو در جامعه که فرهنگی متفاوت با این نظام دارند ونوع تفکّرشان با این نظام متفاوت است ، شیوة زندگی شان با این نظام متفاوت است ، خواسته های آنان با این نظام متفاوت است می خواهند آینده ساز باشند . این ها کار می خواهند ، تفریح می خواهند . واین ها مطالباتی دارند که این نظام پاسخگوی این خواسته ها نیست . جمهوری اسلامی چه بخواهد وچه نخواهد لشکری ازجوانان این سرزمین رودر رویش ایستاده که باهجوم خود در آینده ای نه چندان دور تاروپود این نظام پوسیده را بر باد خواهد داد .
No comments:
Post a Comment