Monday, November 11, 2013

حکومت مذهبی یعنی حکومت دیکتاتوری

حکومت مذهبی یعنی    حکومت دیکتاتوری     
خوشبختانه امروز ملت ها به این حقیقت پی برده اند که حکومت مذهبی تفاوتی بایک حکومت فاشیستی و دیکتاتوری ندارد . من مخالف حکومت مذهبی هستم واصولاچندان ارزشی برای مذهب قائل نیستم ، اما به باورهاواعتقادات مسلمانان خصوصاً هموطنان مسلمانم احترام می گذارم وبه هیچ وجه با آنان سر ستیز ندارم و بسیاری  ازنردیکانم مسلمانند وکسانی از آنان بودند که مسلمان زیستند و مسلمان مردند وهزاران هم وطن مسلمان دیگر را می بینم که خوب ، پاک وشرافتمندانه زندگی می کنند و جزکار نکو وخیر انجام نمی دهند وعلی رغم پایبندی به اسلام ومذهب انسان هایی دوست داشتنی ، باشرف وزحمتکش هستند . وقتی در درازای تاریخ  ،  زندگی نامة برجستگان مملکت را بررسی می کنیم تقریباً قریب به اتفّاق آنان مسلمان وشیعه بودند  وبسیاری از آنان سخت پایبند . میرزاقا تقی خان فراهانی (امیرکبیر) ، میرزا ابوالقاسم قائم مقام  فراهانی مسلمان بودند  همچنین ستّارخان ، باقرخان ، دکتر مصدق ورضا شاه ، بنابراین مشکل من مسلمانان نیستند بلکه اسلام است . واین مسئله شخصی من با دین است  . اما هنگامی این مشکل عمومی می شود که اسلام پایش را در کفش زندگی اجتماعی وسیاسی ومذهبی من و هم میهنانم می کند و سی وپنج سال پیش ، آنچنان پایش را در این کفش کرد که از آن زمان تا کنون  بنا و باور واعتقاد میلیونها ایرانی به مذ هب اسلام ، چنان تکان هایی خورد که پس لرزه هایش هنوز تلفات می گیرد ودیوار های اعتقاد وباورمندی به مذهب ومسلمانی روز بروز ترک های بیشتری می خورد تا آنجا که هزاران هزار ایرانی دست از مذهب شسته اند  ، باور از دست داده اند ، دشمن مذهب شده اند ، مستقیم وغیر مستقیم حرف می زنند ولطیفه می سازند ، تقبیح می کنند ، سرزنش می کنند وقابل تأمل است که بگویم بسیاری از ایرانیان ، حتّی درداخل ایران تغییر مذهب داده اند  .   میلیون هاایرانی خرسند از این هستند که درجهان امروز ملتهای دیگری از خواب غفلت بیدارشده و به این حقیقت پی برده اند که حکومت مذهبی بایک حکومت دیکتاتوری وفاشیستی تمام عیار فرقی ندارد ، حکومت مذهبی دقیقاً یک حکومت دیکتا توری است با یک تفاوت  ، اگر در حکومتهای معمولی دیکتاتوری و فاشیستی ، یک انسان یاگروهی از انسانها ویا حزب ودسته ای ازمردم یک مملکت حکم می رانند ورأی مردم را نادیده می گیرند ، در یک حکومت مذهبی مذهب حکم می راند . درحکومت های دیکتاتوری چون قوانین آنان حد اقل ریشة انسانی دارد و درمواردی می شود آنها را دستکاری کرد وتغییر داد . اماحکومت مذهبی قوانینی را باخود همراه دارد که جای چند وچون باقی نمی گذارد . حکومت مذهبی ، از پیش ، ازدوردست تاریخ در میان ملت ها تکلیف بسیاری از امور حتی روابط خصوصی انسان ها با یکدیگر را هم تعیین کرده است یعنی انسان دارای هیچ گونه حقّی نیست وهمه چیز او گرفته شده است . به عنوان مثال درقران پانصد آیه درنفی مخالفین وتهدید آنان وقتل وغارت آنان آمده ودر این آیات  ، شخص فقط دارای تکلیف است و ازخود هیچ گونه اراده ای ندارد واین تغییر نا پذیر است ، اصلاح نا شدنی است . چون در آغاز درست بوده است . اگر اصول اساسی ادیان ، قابل تصحیح باشد که دیگر آن دین ، دین نیست . هرگز نمی شود دوازده امام را کم و زیاد کرد  ،  منتظر امام زمان نماند . تا ابد حقوق زنان درحکومت مذهبی همین است که هست . همین است که جمهوری اسلامی براساس آن با زنان ما رفتار می کند . حالااگر تمام رفاه دنیا را به کردستان واراک واهواز ویا به بلوچستان سرازیر کنید ، اگر ایران بالاترین درآمد سرانه را داشته باشد واگر سطح بهداشت ودرمان به بالاترین حد استاندارد های جهانی برسد ، کماکان حقوق زنان وحقوق اقلیت های قومی ومذهبی همین است که درجمهوری اسلامی شاهد آن هستیم وتاروزی که جمهوری اسلامی هست  ، بهایی ، بهایی است آزار واذیت او موجب صواب است . حتّی کشتن او مباح است . سنی وکلیمی ومسیحی نیز از این مقوله جدا نیستند . باید آن گونه لباس پوشید که در مذهب شیعه تعریف شده است ، مناسبات اقتصادی و اجتماعی باید آن طور باشد که اینک هست . لذا مردم ما بادرک این واقعیّت دریافته اند  که باید از حکومت اسلامی واسلام حکومتی فاصله بگیرند . حتّی اگر می خواهند کما کان مسلمان بمانند .              

No comments:

Post a Comment