Monday, November 4, 2013

جدال گرگها به کجا می انجامد؟

  جدال گرگها به کجا می انجامد؟           
            ازهمان آغاز شکل گیری حکومت اسلامی  ،   ازهمان روزهای نخست بازگشت رهبر انقلاب اسلامی ، نبرد بین گردانندگان این حکومت آغاز شد . یک طرف خمینی بود وخامنه ای ،  ویک طرف آیت الله بهشتی بود ویک طرف بازرگان   . می توان این  دسته بندی رادقیق تر انجام داد اما مهم این نیست که چه کسانی رودر روی هم قرار گرفته بودند مهم این است که اینها اختلاف نظرشان بر سر چه بود . از همان آغاز جناح خمینی وپیروان خط امام معتقد بودند مردم ایران را باید ازغربی ها جدا کرد . بین ایران وغرب دیوار بلندی کشید . باید مردم را بی خبر نگه داشت . وطرف مقابل بسیار زود علاقه مند شد حالا که به قدرت رسیده است ، این قدرت را درشکل و قالب حکومت های شبه مدرن وشبه دموکراتیک درآورد . وبا دنیای غرب ودنیای کفر به شرط اینکه در اساس لطمه ای نبیند سر سازش داشته باشد . این اختلاف نظر تا امروز ادامه دارد  .  نماد بسیار قابل تأمل این اختلاف نظر ،  بنر های تبلیغاتی است که با تأیید شهرداری تهران ازسوی یک سازمان غیر دولتی برسر راه  عبور مردم برپا کرده بودند . این حکایت از یک جنگ پنهان امّا بسیار سخت وجدی می کند .  کسانی می خواهند باظاهری مردم فریب با ادای ادارة مملکت به شیوة دموکراتیک ، هم جهان راتحمیق کنند وهم مردم ایران را  ، مانند هاشمی رفسنجانی ،  خاتمی  ، روحانی ووابستگان اینها ، پراکنده در سراسر جهان  . و کسانی می خواهند میراث دار واقعی خمینی باشند ، مانند حسین شریعتمداری ، احمدی نژاد ، قالیباف  وخود خامنه ای  . وباز می توان مشخصاً نام هایی رادر این جدول قرار داد اما باز نام ها مهم نیستند ، مهم اندیشه  است . حقیقت امر اینست که مسلمانان واقعی ، رفسنجانی وروحانی وخاتمی نیستند .اینها به راستی به اسلام باور ندارند . اسلام اصول بسیار مشخصی دارد . اسلام سازش با کفررا مجاز نمی داند . اسلام جهاد دارد  ، صدور انقلاب دارد . از همان آغاز شکل گیری اسلام ، رسالت عمدة مسلمانان ، ترویج اسلام به ضرب زور  و زر وشمشیر بوده است . هیچ دلیلی ، هیچ نشانه ای ، هیچ سندی وجود ندارد که جایی تمایل رسیدن به این هدف تمام شده تلقی گردد . یک مسلمان واقعی موظف است به سهم خود با کفر جهانی بجنگد . باهمه کافران نه تنها مشرکین  با کافران یعنی پیروان دیگر ادیان ، حداقل اگر نمی تواند بجنگد باآنها از درسازش وآشتی برنیاید مگر ،ازروی مصلحت  ، مگر با تقیه کردن  ، دروغ گفتن . الان کثیری از بدنة  باورمند حکومت اسلامی از این نزدیکی ناخشنود هستند ، از این نزدیکی رنج می برند ، این را خیانت به آرمانهای پیامبر اسلام ، خیانت به آرمانهای امام راحل میدانند ، خیانت به آرمانهای امام حاضر تلقی می کنند . این سو  طرف  رفسنجانی ، روحانی ، همة کوشش این است که مناسبات راعادی کنند  . خوششان می آید از یک حکومت شکل دموکراتیک داشتن ، ازمناسبات عادی باغربی ها داشتن ، درپی اغراض دنیوی برنامه ریزی کردن ، باحساب وکتاب دردنیای امروز زیستن  . امّا طرف دیگر می گوید ما شهادت داریم  ، شهادت یعنی خرج مال  و جان و خون و هستی ، همه چیز در راه اسلام . مانبایدازهدف های خود دست برداریم  ، نباید در برابر کفار تمکین کنیم . مانباید تسلیم شیطان بزرگ و شیطان های کوچک اطراف آن شویم . این واقعیّت کتمان ناپذیر است که چنین دعوایی تمام اندامهای جمهوری اسلامی را در بر گرفته است . وهمان گونه که ذکر شد این بنر های تبلیغاتی یک نمونة بسیار علنی وقابل فهم این اختلاف نظر است . وگرنه درلابلای خطوط واظهارات تمامی سرکردگان این نظام ، می توان این اختلاف نظر رادید ، شنید وخواند  . از کمر درد ظریف بگیرید تا اعتراض خراّزی به انجام مذاکرات تلفنی بین روحانی و اوباما ، نوشته های کیهان وگلایه  های مطبوعات وابسته به اصلاح طلبان . خلاصه اینکه نظام جمهوری اسلامی ازدرون درحال جنگ واختلاف وشکاف وکینه توزی ودشمنی ورزیدن است . چه چیزی توانسته این آشفته بازار رابه هرروی درکنار هم نگهدارد واین مجموعه را یکدست بنمایاند ؟  ترس بزرگ آنها ازما ملت ایران است اما تا کی می توان دراین تفرقه واختلاف زیست ؟ تاکی این اساس وبنیاد شوم ، با این خونریزی های داخلی می تواند سر پا بایستد ؟ تاکی می توان پنهان کاری کرد ؟ تاکی می توان فریب کارانه رژیم جمهوری اسلامی را یک رژیم یک پارچه ومنسجم به جهانیان نشان داد ؟ تاکی می توان با این آشفتگی افکار درونی برسر میز مذاکره اتلاف وقت کرد ؟ دیر یازود کار این اختلاف بالا خواهد گرفت  . هرکدام ازاین طرفین درجریان این نبرد ببازد یا حد اقل عقب نشینی کند مرگش فرا رسیده است وهیچکدام آمادة مردن نیستند . هیچکدام تصمیم به عقب نشینی ندارند واین پیکار ادامه دارد . وناگزیر جنگی که به مصالحه نمی کشد ، سرانجام به پیروزی یک طرف وشکست طرف دیگر منتهی خواهد شد . واین بمعنای پایان تمامیّت این نظام است . وحیرت آور این اهالی دیار کفر هستند که هنوز امید وار هستند با این نظام  ، یا با بخشی از این نظام به تفاهم برسند ، به نتیجه برسند . آنها شاید هنوز در نیافته اند هیچ سند امضاء شده ای از سوی نمایندگان جمهوری اسلامی نزد خود این نظام معتبر نیست . اما فراموش نکنیم این بیمار درحال خونریزی است . هرروز ضعیف ترمیشود . در زمینة ارتباطات بین المللی بررسی کنیم موقعیت جمهوری اسلامی کاملاً درمقایسه  باگذشته قابل فهم ودرک است . درمقابل افکار عمومی جهان ، منطقه ، درمیان افکار عمومی مسلمانان اگر جستجو کنیم به روشنی در میابیم که چگونه موقعیّت جمهوری اسلامی تنّزل پیدا کرده ونه تنها محبو بیّتی درمیان افکار عمومی مسلمانان جهان ندارد که اینک یکی از آلوده ترین وتنفّر بر انگیز ترین حکومت های اسلامی از سوی این مردم شناخته می شود . اگر در میان متّحدینش نگاه کنیم ، نظر متّحدینش را بشنویم ، روابطش را با متّحدینش بررسی کنیم  ، اوضاع و احوال متحّدینش را بررسی کنیم  ، ببینیم حزب الله کجاقرار دارد ، ببینیم حماس کجا قرار دارد ، ببینیم سوریه کجا قرار دارد  .  ممکن است ما از درخت بالا نرویم ومیوة دلخواه خود را به هنگام نچینیم ، این بدان معنی نیست که آن میوه برای همیشه بالای درخت باقی می ماند . این میوه خواهد گندید  ، خواهد افتاد .  چیزی که هست در زمان این انتظار ما زیانها خواهیم کرد  . همچنان که زیانها کرده ایم . آرزو کنیم که بتوانیم آستین همّت بالا بزنیم واز این درخت بالا رویم و این میوۀ مسموم را از درخت جدا کنیم .

No comments:

Post a Comment