Monday, October 28, 2013

هدف جمهوری اسلامی از مذاکره ،    خرید وقت برای دست یابی به سلاح  هسته ای است.                                                          به دنبال نشست 1+5 بانمایندگان جمهوری اسلامی آمریکایی ها جریان این نشست را مثبت ارزیایی کردند . بلافاصله باید از خود پرسید منظور از مثبت چیست ؟  ودر قیاس با چه چیزی این نشست را مثبت ارزیابی کرده اند . حقیقت امر این است که چندین سال است  جمهوری اسلامی سرگرم مذاکره با غربی ها ، سرگرم مذاکره با1+5 است وسال هاست که این مذاکرات بدون نتیجه مانده است . سالهاست که جمهوری اسلامی ، هنگام برگزاری این مذاکرات هدفش صرفاً اتلاف وقت بوده است  ، هدفش صرفاً سرگرم کردن آمریکایی ها وغربی ها وخرید وقت برای رسیدن به اهداف نظامی خود درپروندة اتمی شان بوده اند . شاید در دفعات آغازین این گفتگوها  ، درسالهای آغازین طرفهای غربی دست جمهوری اسلامی را نخوانده بودند و به این هدف واقف نبودند . اما دیگر امروز برای آنها کاملاً روشن و مسّجل است که در طول این سالها جمهوری اسلامی به دنبال نتیجه ای از این مذاکرات نبوده است وهیچ هدفی جز خرید وقت نداشته است . ودراین مدت هیچ کس بهتر از رئیس دولت جمهوری اسلامی حسن روحانی مشت حکومت اسلامی را باز نکرده است . اودر دفاع ازدورانی که متصدی گفتگو با غربی ها بود ، یادآورشده است که ما توانستیم مذاکرات را ادامه دهیم ودر جریان همین مذاکرات توانستیم برنامه های اتمی خود را دنبال کنیم . این اعترافی است که دیگرهمه شنیده اند وهمه می  دانند . اما چرا این بار این مذاکرات ازنظر آمریکایی ها به ویژه مفید ومثبت ارزیابی شده است ؟ جواب روشن است برای اینکه این بار ، جمهوری اسلامی است که دنبال نتیجه میگردد . دفعات پیش 1+5 ، آمریکا ومتحدینش خواستار رسیدن به یک نتیجه بودند . امّا این بار این جمهوری اسلامی است که اصرار دارد زمان بندی روشنی صورت بگیرد ، محدودۀ زمانی مشخّصی تعیین شود . حتّی درخواست کردند تا همین جای مذاکرات مکتوب  ضبط شود ، امضاء شود . این شتاب جمهوری اسلامی برای چیست ؟ برای اینکه کارد تحریم به استخوانشان رسیده است ، برای اینکه از بالا تا پائین رژیمشان اعتراف کرده اند که تحریم ها پدرشان را درآورده است ،  گلو گاهشان را چنان سفت و سخت چسبیده است که هر لحظه ممکن است خفه  شوند . حالا اینها شتاب دارند که مذاکرات به جایی برسد . اما غربی ها سر صبر وحوصله ، حرفهای اینها را می شنوند ، پیشنهاداتشان را می شنوند ، درخواست هایشان را می شنوند ، اما همه چیز را موکول  به عمل کرد جمهوری اسلامی می کنند . غربی ها میگویند ، اینکه بیائید وبنشینید و بگوئید ما چنین می کنیم ،چنان می کنیم ، همکاری خواهیم کرد ، ما خواستار ساخت بمب اتمی نیستیم ، فعّالیت های ما نظامی نیست ، بسیار خوب ما همه را می شنویم واین گفته ها را مثبت ارزیابی می کنیم ولی خیلی زود است که شما ازرفع تحریم ها ویا کاهش تحریم ها سخن میگوئید . چه چیزی برای عمل کردن دارید ؟ کدام گام عملی را برداشته اید ؟ چه پیشنهاد عملی دارید که بایدبه اجرا بگذارید ؟  وجمهوری اسلامی حرف می زندو حرف میزند وحرف میزند  .   هرکدام از این مسئولین چیزی می گویند روحانی  ،ظریف  ، صالحی ، مصاحبه هایی می کنند جپ وراست در کمیسیون های مجلس حضور پیدا می کنند وباز حرف می زنندو حرف می زنندو حرف می زنند  .  واین برای غربی ها چیز تازه ای به همراه ندارد .   جمهوری اسلامی باید در عمل گامی بردارد . آمریکایی ها وغربی ها حتّی حاضر نیستند به کارگزاران جمهوری اسلامی بگویند درمقابل عملکرد مثبت آنها درارتباط با تحریم ها چه خواهند کرد . حق هم دارند چون جمهوری اسلامی دقیقاً نمی گوید چه خواهد کرد . کی اجازة بازرسی از تأسیسات اتمی نظامی خودراصادر می کند ، حد این بازرسی تا کجا خواهد بود ؟ تکلیف پرو تکل الحاقی چه می شود ؟ حتّی در ارتباط با خط قرمز های رژیم یک اظهار نظر قطعی وروشن وجودندارد . روحانی ابراز خوشحالی کرده است که : دیپلماسی موفق او درهمین زمان کوتاه باعث جلوگیری از تشدید تحریم ها شده است . اینگونه نیست ، درعمل نمی تواند باشد . این خود فریبی است ، عوام فریبی است  ، خوش بینی ابلهانه ای است  . هنوز گزینه ها روی میز است ، پارلمان آمریکا منتظر است تا تکلیف این خوش بینی  ، این سراب مذاکرات مثبت روشن شود ، تا آن وقت دور تازه ای از تحریم ها تصویب واعمال شود  . جمهوری اسلامی بلا تکلیف است . این مذاکرات تا اینجا به هیچ جایی نرسیده و معلوم نیست به جایی هم برسد .


No comments:

Post a Comment