Thursday, October 24, 2013

جمهوري اسلامي درلبه پرتگاه

ظاهرًا به نظر می رسد که سرانجام چرخ حوادث کاملاً درجهت خلاف منافع جمهوری اسلامی به حرکت درآمده است . این دگرگونی اوضاع ، لرزه براندام کاخ نشینان تهران انداخته ، مسائل ومشکلات بسیار پیچیدۀ اقتصادی وسیاسی شکست حکومت را بیش از پیش نمایان کرده است وآنچه سرانجام موجب سرنگونی این نظام خواهد شد آمیخته شدن مسائل سیاسی واقتصادی همراه با تغییر اوضاع وسخت ترشدن شرایط بین المللی برای این حکومت خواهد بود . سوای فشارهای ملموس اقتصادی ورسوایی های سیاسی داخلی نظام ، شکست هاودرگیریهای زیان بار درمنطقه ، سرانجام به یکی از مخاطرات جدی دربرابر رژیم علم شده است . یکی ازفتوحات تخیّلی ویاآنچه حضرات پیروزی اسلام می خواندند اوضاع واحوال ، وشرایط بحرانی منطقه بود ، تعبیر آنهااز این رویدادها گسترش اسلام سیاسی ومتأثّر شدن آن ازانقلاب شوم اسلامی درایران بود ودرواقع هراتفاقی که روی می دادآن را به حساب خودشان می گذاشتند . اما امروز که چرخ حوادث درمصر ، ترکیه وتونس ودیگرکشور های منطقه درست صدوهشتاددرجه درجهت مخالف به حرکت درآمده است ، یاوه گویان رژیم گیج وسرگردان شده اند سوء استفاده سیاسی از تعصّب مذهبی که دردوران اشغال عراق به اوج خودرسیده بود امروز درسراسر خاورمیانه به ویژه درخود عراق کارایی خودراازدست داده است . دولت شیعۀ عراق به دلیل افتضاحاتش وارتباط نزدیکش باجمهوری اسلامی بامسائل ومشکلات روزافزون روبروست . تعداد بمب گذاریها وخرابیهای ناشی ازآن کم کم درمقیاس ایام جنگ صورت می گیرد . دولت مالکی درعراق هرروز بیشتر موجب تنّفرمردم می شود وبامسائل جدیدی دست وپنجه نرم می کند این حکومت ناتوان هنوز نه توانسته امنیّت رابه بغداد وبصره وشهرهای عمدۀ عراق باز گرداندونه درتأمین ابتدایی ترین حوائج زندگی مردم یعنی آب وبرق ، پس از آنهمه درآمدنفتی ، کوچکترین توفیقی بدست نیاورده . فساد وچپاول درآمد نفت کاررابه جایی رسانده است که زندگی روزانۀ مردم باگسترش فقروناامنی هرروز مشکل تر می شود . بیشتر مردم عراق مسائل کشور خودرا متأثّر از دخالت های جمهوری اسلامی ودولت دست نشاندۀ منتصب به اومی دانند . احتمال سقوط دولت مالکی وجنگ داخلی درعراق هرروزبه واقعیّت نزدیکتر می شود درآن سوی عراق دخالت جمهوری اسلامی درسوریه کاررا بجایی رسانده است که ناظران وسیاستمداران درمنطقه وجهان ، سوریه راکشوری اشغالی به دست جمهوری اسلامی قلمداد می کنند . دهها میلیارددلار ازسرمایۀ ملت ایران برای حفظ نظام منفور بشّاراسد مصرف شده است . عوامل حزب الّله وفرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی علناً درجنگ داخلی سوریه صاحب عزا شده اند . این دخالت آشکاروتشدید کشت وکشتاردرآن کشورموجب شده است که مردم سنّی مذهب منطقه ، جمهوری اسلامی را به عنوان آتش افروز این جنگ بشناسند واز آن روباید درانتظار واکنش شدید میلیونها نفرازمردم عرب سنّی مذهب علیه جمهوری اسلامی وهمچنین ملت ایران باشیم . آنها یی که درفکرآینده ایران وایرانی هستند نگران عواقب این سوء سیاست های ابلهانه اند ورنج می برند .هیچ نوع عقل ومنطق ودوراندیشی دراین پشتیبانی جنون آمیز ازیک حکومت منفور دریک کشورخارجی مشاهده نمی شود عواقب درازمدت این سیاست خانمانسوز دیر یازود دامن گیرملت ایران خواهد شد . کمی دورتر بازهم درمنطقه توافق دولت اسرائیل وحکومت فلسطین برای تجدید مذاکرات باوساطت آمریکا شکست دیگری برای جمهوری اسلامی است که باایجاد دهها دسیسه وتوطئه وبه راه اندازی سازمان های ساختگی طیّ سه دهۀ گذشته علیه هرنوع پیشرفت درمذاکرات پیرامون این مسئلۀ مهم منطقه ای کوشا بوده است . حماس دست پرورده وعامل نظام جمهوری اسلامی است و حزب الّله وجهاد اسلامی وتعداد زیادی از این نوع سازمانهای تروریستی دیگر نیز همه توسّط جمهوری اسلامی تعلیم یافته وپشتیبانی وتأمین مالی می شوند . با اینهمه این بار جمهوری اسلامی نتوانست با فشار برفلسطینی هاازآغاز مذاکرات پیش گیری کند وهرنوع پیشرفت دراین مذاکرات نیزضربۀ مهلکی خواهد بود برپیکر جمهوری اسلامی که بدون هیچ دلیل ومنطقی بابرقراری صلح وآرامش بین اعراب واسرائیل مخالفت می ورزد افزون برهمۀ مسائلی که جمهوری اسلامی با آن روبرواست ومانند حلقۀ طنابی بر گردن نظام سنگینی می کند کاسۀ صبر مردم است که لبریز شده است وبا افزایش روزافزون فشارها از هر سو بعید به نظر می رسد که این بار نیزجمهوری اسلامی بتواندجان سالم به در برد وآنچه امروز درمنطقه به ویژه در مصر وترکیه درحال شکل گرفتن است آیندۀ اجتناب ناپذیری را برای جمهوری اسلامی رقم خواهدزد . تقارن وارتباط حوادث سیاسی بین ایران واین دوکشور شگفت انگیز است . نتیجۀ کلام اینکه درمیان این همه مسائل پیچیده و بغرنج بین المللی ومنطقه ای ومشکلات روز افزون داخلی ، نه روحانی ، نه خامنه ای ونه هیچ عنصر دیگری درجمهوری اسلامی نخواهد توانست کوچکترین قدمی درجهت بهبود زندگانی مردم بردارد ، علّت آنهم واضح است ، دلیل وجودی این نظام درجهت بهبود زندگانی مردم نیست آنچه از نخستین روز برای سران اسلامی مطرح بوده است وآنچه معمولاً مردم ازحکومتهای خود انتظار دارند بسیار متفاوت است . درشرایط عادی حکومتها سعی می کنند باتأمین وگسترش رفاه عمومی شرایطی به وجود آورند که رضایت مردم جلب شود واین امر موجب پیروزی آنها درانتخابات گردد امّا ازآنجاکه نظام جمهوری اسلامی در ایران نه نیازی به مردم ونه به انتخابات دارد وهدف آن هرگزرفاه وبهبود شرایط زندگی مردم ایران نبوده است آنها تنها به یک منظوروانجام یک هدف شبانه روز تلاش می کنند وآنهم استمرار سلطۀ خود همانند یک دولت اشغالگر درایران است . رضایت مردم ، بهبود اوضاع وتأمین رفاه اجتماعی تنها برای آن حکومت هایی مطرح است که نیازمند پشتیبانی مردم خود باشند ، جمهوری اسلامی دررابطه با مردم ایران بیشتر به رابطۀ یک قدرت خارجی اشغالگر ویک ملّت تحت سلطه شباهت دارد بزرگترین هزینه ودردسر این نظام ، ایجاد اطمینان خاطر باگسترش وسائل سرکوب وکنترل مردم است . سرکوب واختناق از لوازم اساسی حکومتهایی هستند که برای چپاول وغارت یک ملت به آرامش ظاهری وعدم مقاومت نیازمندند . نبود وجود مطبوعات آزاد ، احزاب سیاسی وقلع وقمع جامعۀ مدنی برای نظامی که نمی خواهد پاسخ گوی مردم باشد از ضروریّات است آنها که دل خوش کرده اند شاید نظام جمهوری اسلامی اصلاح پذیر باشد ، کسانی هستند که یا درمناسبات قدرت سهمی دارند ویا امیدوارند که خود روزی به صف حاکمان بپیوندند . طی چند ماه آینده نظام جمهوری اسلامی یک بار دیگر ناچار خواهد شد تادربرابر واقعیّات سر تسلیم فرود آورد . درمورد مسائل هسته ای درمذاکرات پیش رو انتخاب یکی از دومسیر اجتناب ناپذیر است . اگر رژیم درمقابل تقاضا های آژانس ( 1+5 ) تسلیم شود ودرزیر فشارهای روزافزون تحریم ازمواضع خویش عقب نشینی کند ، این بار نوشیدن جام زهر عواقب بسیار شدید سیاسی را موجب خواهد شد واگر کماکان شیوه های قبلی در مذاکره یعنی وقت کشی راپیش گیرد باافزایش روز افزون تحریم های بین المللی ، باانفجار سیاسی واجتماعی روبرو خواهد شد . اکنون برای اوّلین بار شرایط داخلی ، مشکلات رژیم درمنطقه وانتخاب اجتناب ناپذیر درمورد مسئلۀ هسته ای رژیم را به لبۀ پرتگاهی کشانده است که احتمال جان سالم بدر بردنش چندان نیست

No comments:

Post a Comment