مجازات اعدام تنها امید رژیم برای بقا سازمان عفوبین الملل گزارش داده است که از ابتدای سال میلادی جاری تاکنون چهل نفر در ایران اعدام شده اند . به گفته این سازمان ازاول ژانویه 2014 اعدام 21نفر به صورت رسمی توسط جمهوری اسلامی اعلام شده است وگزارش های موثق هم اعدام نوزده نفردیگر را تأییدمی کند . سازمان عفو بین الملل اعلام کرده است شمار زیاد اعدامیان ایران که روز به روز در حال افزایش است نگران کننده است و تلاش جمهوری اسلامی برای تغییر وجهه بین المللی خود بی معناست . بر اساس گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران آمارسرانه اعدام در ایران بیش از هر کشور دیگری در جهان است . تعداد اعدام شدگان توسط جمهوری اسلامی درسال2011 ششصد نفرودرسال 2013 بیش از چهارصد نفر توسط این کمپین اعلام شده است . در واکنش به اعتراض جهانی علیه موج وسیع اعدام که جمهوری اسلامی باکمال بی رحمی وشقاوت براه انداخته است ، صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه اظهارداشت که مخالفت با اعدام درواقع مخالفت با حکم اسلام است . البته این سخن تازه ای نیست ومقامات حکومت اسلامی بارها در موارد متعددی آن را بیان کرده اند . صد البته آقای لاریجانی سعی دارد سیاست آدم کشی سازمان یافته رژیم را همچون سایر سیاست ها واقدامات ددمنشانه وجنایت کارانه حکومت را با توسل به اسلام ناب محمدی توجیه کند . لاریجانی وسایر مقامات می دانند و بارها وبارها تجربه کرده اند که می توان با سوء استفاده از اعتقادات واحساسات مذهبی مردم بسیاری از فسادها وجنایت ها وتبعیض های سازمان یافته ونهادینه شده علیه زنان ودگر اندیشان وسلب حقوق کودکان وآزارهای جنسی به آنان را تحت نام اسلام توجیه کرد وخشن ترین و ضد انسانی ترین نوع مجازات ها را درجامعه رواج داد . لاریجانی سخنش را بااین استدلال ادامه می دهد که قصاص نص قرآن کریم است وما یک اسلام بیشتر نداریم که درحال حاضر تعبیر و تفسیر آن هم با مراجع تقلید وعلمای دین است . اما سخنان لاریجانی حاوی نکات نادرستی است . اول اینکه او ابتدا از اعدام سخن میگوید و بعد برای توجیه آن به قصاص متوسل می شود درحالیکه اکثریت قاطع اعدامها درجمهوری اسلامی ربطی به قصاص ندارند و به بهانه های دیگری نظیر محاربه با خدا و جرائم جنسی گرفته تا دست داشتن در مواد مخدر صادر واجرا می شوند . لاریجانی همچنین با وقاحت از پاسخ گویی در مورد صدها اعدام سالانه دیگر طفره می رود وبا خلط مبحث همه را به قصاص که بخش کمی از آنها را دربر می گیرد مربوط می کند . دوم اینکه او مدعی است یک اسلام بیشتر وجود ندارد . معنای این سخن نفی تمام اقلیت ها نه فقط در دو شاخه اصلی سنی وشیعه بلکه بین شاخه های مذهبی خود شیعه نیز هست . سوم او مدعی است که از این یک اسلام نیز تنها یک برداشت وجود دارد که مرجع تفسیر آن هم مراجع تقلید وعلمای دین هستند .که این سخن هم یاوه ای بیش نیست . اولا بسیاری از مسلمانان برداشت دیگری از اسلام را پذیرفته اند که از فقها نشأت نگرفته است و ثانیاً مراجع تقلید وعلمای دین درگذشته وحال نیز تفسیر های بسیار متضاد وبخصوص درمورد احکام اعدام دارند واکثریت آنان اجرای حدود اسلامی رادرغیبت امام اجازه نمی دهند چه رسد به مجازات اعدام برای جرائم دیگر . مقامات جمهوری اسلامی به بزرگترین موج آدم کشی رسمی حکومتی درجهان امروز دست زده اند و دربرابراعتراض های جهانی به استدلالهای سست وبی پایه متوسل می شوند . بزرگترین حربه دفاعی آنان پناه بردن به مذهب وحکم قصاص است که تنها برخی از اعدامها را در بر می گیرد . نو اندیشان دینی معدودی تلاش کرده اند نشان دهند که حتی حکم قرآنی قصاص نمی تواند توجیه کننده صدور واجرای حکم اعدام باشد . جمهوری اسلامی به نام اسلام وقرآن به سیاست خشن و ضد انسانی اعدام ادامه می دهد وعمل خود را با سوء استفاده ازعقاید واحساسات مذهبی مردم توجیه می کند .درکارزار علیه اعدام باید با این سیاست موذیانه رژیم مبارزه کرد ، باید به مردم نشان داد که بین اسلام واعدام وحتی قصاص میتواند هماهنگی وجود نداشته باشد مسلمانان ایران می توانند مانند مسلمانان ترکیه جامعه ای بدور از اعدام داشته باشند بدون آنکه به عقاید مذهبی آنان خدشه ای وارد شود . این وظیفه دردرجه اول متوجه دگر اندیشان جامعه است که از اثرات سوء سیاست های ضد انسانی رژیم واز جمله اعمال دیوانه وار مجازات اعدام که تحت نام اسلام صورت میگیرد برای آیندگان نگرانند وخود ارزشهای انسانی جامعه بدون اعدام وقصاص را پذیرفته اند ودرنهایت مبارزه با اعدام یک وظیفه انسانی است وبخشی از این مبارزه به تلاش های فرهنگی برای زدودن توهماتی مربوط می شود که در جامعه در باره قصاص وضرورت اسلامی آن وجود دارد .
صداي ملت
صداي ملت
Sunday, January 19, 2014
Tuesday, January 7, 2014
خامنه ای نگران آینده خود وحکومت منحوسش
خامنه ای نگران آینده خود وحکومت منحوسش هر چه از عمر بشر بر روی کره زمین گذشت ، بر آگاهی او افزوده شد.
بشرکه در تاریکی محض خرافات پا به عرصه وجود در این جهان گشود ، از دل همین خرافات رو بسوی روشنایی علم و دانش برد . جادوگران قبائل تبدیل به پزشکان شدند ، کیماگران که در پی ساختن طلا و مس بودند ، به دانش شیمی دست یافتند ، هرچه علم پیشرفت کرد ، انسان از خرافات و مذهب فاصله گرفت.
بشر امروز بمراتب از انسانهایی که ۵ قرن، ۴ قرن ، ۳ قرن و حتی قرن گذشته می زیسته اند ، کمتر مذهبی هستند . مذهب از روزگاران پیشین ، از زمانهای بس دور ، در زندگی بشر نقش اساسی ایفا کرده است. روزگاری مذهب بر جهان حکومت میکرد. تقریبا اغلب حکومتهای جهان ، نشات گرفته از باورهای مذهبی مردم سرزمینها بوده اند . اما رفته رفته از قدرت و تسلط مذهب بر زندگی سیاسی و اجتماعی مردم در آن نواحی رخت بربست. اگر نه به تمامی ، اما چهره سرزمینهای مذهبی از غیر مذهبی متفاوت شد و آهنگ شتاب مردم سرزمینهای گوناگون بسوی رشد عقلی و علمی آنچنان شد که جوامع بشری دچار تفاوتهایی گردید و به کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه و عقب مانده تقسیم شدند.
با یک نگاه اجمالی و ساده در میابیم کشورهای توسعه یافته برای این دارای ویژگی مشترک هستند که در این کشورها ، اگر هم مذهب وجود دارد ، اما به هیچ روی در سرنوشت سیاسی مردم این سرزمینها دخالتی ندارد ، در این سرزمینها مذهب یک پدیده کاملا شخصی است و در عرصه اجتماعی بشر به یک تشریفات گاه تفننی تبدیل شده است .
در همین اروپایی که ما زندگی میکنیم ، یک رویداد مذهبی یعنی سالروز بدنیا آمدن مسیح برای این مردم بهانه ای است برای تفریح بیشتر ، داد و ستد بیشتر ، کامروایی و و لذت جویی بیشتر. اما در سرزمینهای درحال توسعه و سرزمینهای عقب مانده جهان کنونی این تفاوت آشکار بچشم میخورد ، که در این سرزمینها مذهب بیشتر سیاسی است ، در سرنوشت سیاسی مردم دخالت دارد. اما آشکار است که در این روند قابل دوام نیست .
بشر موجود زیاده خواهی است ، بشر در پی تغییر است ، همین تغییر و زیاده خواهی ، ناگزیر موجب دگرگونی جوامع بشری خواهد شد .
کشورهای پیشرفته ، پیشرفته تر میشوند ، کشورهای در حال توسعه ، بیشتر پیشرفته میشوند و کشورهای عقب مانده سرانجام به توسعه یافتگی و به مراحل دیگر میرسند .
این است که دکانداران مذهب در چنین سرزمینهایی نگران آینده خود هستند . اینها به هر طریق ممکن میخواهند مردم را در عقب ماندگی نگهدارند .
چرا خامنه ای اصرار میکند که جمعیت ایران دوبرابرو سه برابر شود؟
برای خامنه ای چه لطفی دارد ؟ بسیار ساده میتوان دریافت که خامنه ای به سیاهی لشکر احتیاج دارد ، به توده های بیشمار عقب مانده نیاز دارد.
خامنه ای میداند مملکت ما با چنان وضعیتی دست در گریبان است که از تربیت و آموزش کودکان کنونی مملکت عاجز است ، اما با اینهمه ، خواستار آن است که کودکان تازه ای به دنیا بیایند. برای خامنه ای مهم نیست که این کودکان از نقطه نظر جسمی و از نقطه نظر فکری چگونه پرورشی در اختیارشان قرار بگیرد . خامنه ای و حکومت اسلامی نیاز دارد و این امت هر چه بیسواد تر ، هر چه بی دانش تر ، هر چه نیازمندتر ، مطیع تر ، فرمانبردارتر باشد ، بهتر است . خامنه ای به امتی بی اراده و درگیر خرافات نیاز دارد ، که به هنگام نیاز تعدادی چماق بدست جلوی بیدارشدگان و آگاهان قراردهد ، که به هنگام نیاز در صفهای رای گیری ببیند ، که به هنگام نیاز به جبهه جنگ بفرستد و جلوی گلوله های دشمن قرار دهد.
اما واقعیت امر اینست که این خواست در دنیای امروز نمیتواند به دلخواه برآورده شود . از آن زمان که بشر توانست وقایع را ثبت و ضبط کند . نه عصا مار شد و نه دریا شکافته شد ، نه ماه به دو نیم شد ، نه فرزندی بدون پدر متولد شد ، نه مرده ای زنده شد ، نه انسانی به دهان ماهی رفت ، نه آتشی به گلستان تبدیل شد و نه الاغی به فضا رفت ، این واقعیت دنیای امروز است . امروز کسانی که مدعی چنین معجزاتی هستند ، وجود دارند اما در صحنه های شعبده بازی ، فیل را غیب میکنند ، عصا را قورت میدهند ، انسان را با اره دو نیم میکنند و بعد حیات دوباره میبخشند ، اینها پیامبران نیستند ، اینها شومن ها و هنرمندانی هستند که با این تردستی ها روزگار میگذرانند ، بشر آنها را جدی نمیگیرد ، با خود کتابی نمی آورند و جانشینانی همچون خمینی و خامنه ای ندارند کسی به گفته آنان به جنگ نمیرود و روی هم رفته اوضاع به سود خامنه ای ها نیست ، سفارش خامنه ای به ملت ایران راه به جایی نخواهد برد ، مردم ایران خامنه ای را جدی نمیگیرند ، از خامنه ای متنفرند ، از خامنه ای بیزارند ، اما میدانند که او ابلهی بیش نیست و ابلهانه فکر میکند این حرفها خریدار دارد.
ایرانیان با همین جمعیت ، به سختی میتوانند شکم بچه های خود را سیر کنند . هزاران هزار کودک و نوجوان و جوان ایرانی بدلیل فقر از تحصیل بازمانده اند. وجود هزاران هزار جوان معتاد ، بیکار ، بزهکار ، نشان از آن دارد که جمهوری اسلامی حتی هنگامی که محاصره اقتصادی وجود نداشت ، حتی هنگامی که میلیارد ها دلار نفت این مملکت فروخته میشد و ارز به ایران سرازیر میشد ، مردم دچار کمبود ، محرومیت و بیکاری بودند . مردم ایران میدانند با وجود چنین حکومتی شکوفایی اقتصادی معنا ندارد ، رشد اقتصادی معنا ندارد ، با وجود یک حکومت فاسد ، یک حکومت نالایق ، حکومتی که گردانندگانش دزد و سارق هستند ، هرگز و تحت هیچ شرایطی سهمی به ملت ایران نخواهد رسید . مردم عادی ایران نشانی از پیشرفت و رفاه نمیتوانند در جایی پیداکنند . رفاه ، پیشرفت ، امنیت ، سلامت ، تنها از آن مفسدین ، از آن گردانندگان این حکومت و خانواده های آنان است و بس .
ما اگر حضور دانشجویان ایرانی خارج از کشور امروزرا یک بررسی ساده بکنیم ، درخواهیم یافت که اکثریت آنان متعلق به خانواده های راندخواران ایران و وابستگان این حکومت هستند . در ایران بطور آشکاری فاصله طبقاتی وجود دارد. در ازای میلیونها جوان بیکار ، محروم ، ناامید ، افسرده ، بیمار و معتاد ایرانی ، یک گروه خاص ، یک گروه قابل شناسایی ، در تمام شهرهای ایران قابل تشخیص است ، فرزندان خانواده های وابسته به حکومت .
درچنین شرایطی داشتن یک فرزند مصیبت است و بدنیا آوردن فرزندان متعدد جنایت است ، عین اشتباه است ، گناه است.
یک پدر و مادر باشرف و آگاه میدانند که با آمدن فرزند دوم امکاناتی که میتوانند در اختیار فرزندانش قرار بگذارد نصف خواهد شد . فرزند سوم امکانات دو فرزند قبلی را محدود تر خواهد کرد.
فرزند چهارم و پنجم و ششم هرکدام بمعنای کم شدن و تنگ شدن امکانات زندگی یک یک اعضاء این خانواده است. در چنین شرایطی چرا یک ایرانی باید خواستار فرزندان متعدد شود؟ مگر آنکه براستی آن خانواده در همان حد فکری و سلامت روانی هستند که نظام حکومتی و خامنه ای می پسندد. خامنه ای از قضا روی سخنش با همین گروه است ، آنها را تشویق میکند که دچار این خطای بزرگ شوند. مگر درطول ۳۵ سال حکومت جمهوری اسلامی ، تحریمهای اقتصادی وجود داشته است؟ درآمدهای ارزی سالهای پیش از تحریم مگر کم بوده است ؟ حاصل آنهمه درآمد از فروش نفت برای ملت ایران چه بود ؟ این درآمد شگفت انگیز صرف چه کاری در مملکت شد ؟ کدام سرمایه گذاری بسود آینده فرزندان ایران صورت گرفت ؟ زیر ساخت های اقتصادی مملکت در شرایط کنونی با آنهمه درآمد نفتی در چه وضعیتی است ؟ جز اینکه طبقه ثروتمند وابسته به حکومت ثروتمند تر شد سود و ثمری برای ملت ایران داشت ؟ جز اینکه فاصله طبقاتی را بیش از بیش کرد نتیجه دیگر عاید مردم و مملکت شد ؟جز اینکه ارقام دزدی و فساد نجومی شد توفیق دیگری حاصل شد؟
آقای خامنه ای باید بداند اگر نه همه ملت و مردم ایران ، که اکثریت ایرانیان دست او را خوانده اند ، با اغراض پنهان او آشنا هستند و زیر این بار ننگ نخواهند رفت . خامنه ای باید بداند روز بروز مردم ایران آگاه تر و دامنه مبارزه با او گستره تر خواهد شد .
Friday, January 3, 2014
غارت وچپاول ثروت ایران وایرانی بدست خامنه ای
Tuesday, December 10, 2013
آقای خامنه ای ، با رجز خوانی آب رفته به جوی باز نمیگردد
آقای خامنه ای ، با رجز خوانی آب رفته به جوی بازنمیگردد این روزها ریش جمهوری اسلامی در دست شیطان بزرگ است . علی رغم خضوع وخشوعی که حکومت اسلامی در برابر آمریکائی ها ازخود نشان داد آنها این ریش را دردست گرفته وبه هر سو که می خواهند می جنبانند . تا این جای قضیه جمهوری اسلامی می خواهد آبروداری کند . صدای داد و فریاد و آخ گفتنش کمتر شنیده می شود وازسوی دیگر کماکان حرف هایی می زند که بی شباهت به رجز خوانی نیست . اما واقعیت این است که ریش جمهوری اسلامی در دست آمریکا ئی ها است ، آن را کشیده اند وباز هم بیشتر خواهند کشید . مضحک است وقتی این ها در ارتباط با پرونده اتمی حکومت می خواهند خودشان را از تک و تا نیندازند ، هر کدام به زبانی رجز می خوانند ، که رفتیم و این را گفتیم و این را کردیم وبادست پر آمدیم وبساط پرونده اتمی مان کماکان آن گونه که می خواهیم در جریان است وچنان خواهیم کرد وچنان خواهیم گفت وچرخه سوخت خواهد چرخید وهیچ چیز تغییر نکرده است وپاره ای از مسائل را فعلاً چشم پوشی کرده ایم ورقیب را داریم سبک وسنگین می کنیم واگر پی ببریم که ازدر منطق سخن نمی گویند به راه خود باز خواهیم گشت و از این گونه سخن ها ، باید گفت :
واقعیت این است که شما شکست خورده اید ، تا همین جا ، تاهمین جا تو دهنی سختی خورده اید ، با شما آنگونه رفتار شد که از آن بدتر نمی شد ، شما را تحقیر کردند ، شما را درآنچنان شرایطی قرار دادند که همان کاغذ پاره ها ، آن تحریم هایی که رهبر معظمتان می گفت برکت است وموجب گشایش های علمی وصنعت و پیشرفت بوده است ، شما را به آنچنان روزی انداخت که خودتان بهتر می دانید چهار دست وپا ، تعظیم کنان خودتان را به ژنو رسانیدید . چقدر مضحک است ، چقدر مسخره است موقعی که رجز خوانی می کنید بی شعور ترین وکم شعور ترین آدم هایی که به شما باور دارند ، پی برده اند که شما به توبه کردن و غلط کردن افتاده اید با اینهمه رجز می خوانید وادعاهای بی پایه واساس می کنید وخیال می کنید این شیوه می تواند آب رفته را به جوی باز گرداند ، با آبروی رفته چه خواهید کرد ؟ شما علی الاصول ضعیف هستید که اگرضعیف نبودید از هموطنان خود چنین نمی ترسیدید ، که اگر نمی ترسیدید این چنین آنها را دسته جمعی اعدام نمی کردید . در دنیا معدودند حکومت هایی که از ترس مردم ، مردم را می کشند . در سر زمین های آزاد ودموکراتیک ، درسرز مین هایی که زندگی عادی روزانه ، شبیه دگر نقاط جهان درجریان است ، حکومت ها مردم را قتل عام نمی کنند ، به زندان نمی افکنند ، اعدام نمی کنند ، بی دلیل ! . اگر در این حکومت ها کسی کسی را بکشد احیاناً اعدام می شود اما شما خودتان بهتر می دانید که در ایران ، امروز شما ترسیده از مردم ، مردم را بی دلیل بازداشت می کنید ، بی دلیل اعدام می کنید . همین چند روز پیش رئیس قوه قضائیه شما با انتقاد از صدور قطعنامه های حقوق بشری علیه ایران در مجامع بین المللی ، دستگیری بی دلیل یا درباز داشت نگهداشتن بدون محاکمه افراد را دروغ بسیار بزرگی توصیف کرد . خنده دار نیست ؟ چرا کشور های دیگر ، حکومت های دیگر را مجامع حقوق بشری متهم به دستگیری بی دلیل شهروندانش نمی کنند ؟ شما انکار می کنید ولی دنیا می داند که شما بی دلیل بازداشت می کنید ، بی دلیل اعدام می کنید ، چون ضعیف هستید . در داخل ضعیف هستید چون از انتشار یک کتاب ویک روزنامه در هراسید . درخارج ضعیف هستید چون هر بلایی که می خواهند بر سرتان در می آورند . چنان زندگی اقتصادی تان را بامشکل روبرو می سازند که چهار دست وپا به ژنو می روید واظهار عبودیت می کنید . با این همه آنها ، به ویژه آمریکائی ها هر دقیقه اعلام می کنند که علی رغم زانو بر زمین زدن شما ، تحریم ها علیه شما بر سر جایش باقی است . این را وزیر امور خارجه آمریکا به نخست وزیر اسراییل گفته است . با اشاره به همین توافق نامه موقت ژنو گفته ، برنامه تحریم های بنیادین ایران در رابطه با بانک ها ونفت ، کاملاً به قوه خود باقی مانده و تغییری نکرده است وما از طریق وزارت خزانه داری ودیگر نهاد های مرتبط در ایالات متحده تلاش های خود را برای انجام آن افزایش می دهیم . وزیر خارجه آمریکا می گوید که بنیان اصلی تحریم ها هم چنان باقی است ودولت اوباما به کشورهایی که در رابطه با ایران تحریم ها را نغز می کنند هشدار می دهد وشما مرتب از صهیونیست حرف می زنید ورجز می خوانیدو توهین می کنید . اما جان کری اظهار می دارد که امنیت اسرائیل اولویت آمریکا است ، بجنبید شما را می جنبانند ، شما را کوچک می کنند . لاف و گزاف تک تک شما تلاش بیهوده است ، شما راه به جایی نخواهید برد و بدانید یا کاملاً اطاعت می کنید ورویای ساخت اتم را کاملاً کنار می گذارید ، به خفت های بسیاری تن در می دهید ، میلیاردها دلار تأسیسات هسته ای خود را مضمحل ، مسکوت و راکد رها می کنید ویا چنان سیلی بر گوشتان می نوازند که این روزوروزگار واین اقدامات در برابر آن هیچ است وشما خوب می دانید این ملت ، مصیبت بسیاری را به خاطر شما تجربه کرده است . این شرایط را تحمل می کند و بنظر می رسد که نسبت به این ظلم عادت کرده است ، ظلم پذیر شده است ، در منجلاب وبد بختی زندگی می کند وصدایش در نمی آید . این واقعیت امر است اما حقیقت چیز دیگری است . حقیقت این است که این ملت انتظار می کشد ، انتظار دست غیبی ، معجزه ای ، حادثه ای ، جنگی ، نبردی ، کودتایی ..... مهم نیست این انتظار بیهوده است ، قابل سرزنش است چون یک ملت نباید در چنین شرایطی انتظار بکشد ، باید دست به عمل بزند ، فریادی برآورد ، باید در برابر ظلم بایستد ، همه اینها درست اما در ارتباط باشما مهم این است که صبر ملت ها هم حدی دارد ، اگر روزنه ای و رخنه ای در این سدی که مقابل این ملت ساخته اید ، پدید آید بلافاصله درهم خواهد شکست . اغلب ما دیده ایم که روستائیان وباغداران برای مهار آب خاکریزی پشت نهر ایجاد می کنند وانباشت سنگین خاکریز هنگامی درهم می شکند که درگوشه ای از خاکریز یک محل باریک خروج آب ایجاد شود . یادمان نرود همین چند دهه گذشته بود که یک دیوار بزرگ که گمان می رفت تا ابد پا برجاست ، دیوار برلین سرانجام فرو ریخت . احتمال دارد که امروز از هرصد ایرانی که در ایران زندگی می کند پرسیده شود که چقدر احتمال می دهد که مردم ناگهان علیه این رژیم دست به قیام بزنند 99 نفر اظهار می دارند چنین احتمالی وجود ندارد . این نا امیدی رادر نحوه زندگی کردن هم وطنان داخل ایران می توان مشاهده کرد . این همه افسردگی ، این همه اختلافات خانوادگی ، این همه بزهکاری ، این همه اعتیاد ، واین همه بدو بدو ورقابت برای کسب یک لقمه نان ، همه حکایت از یک نوع افسردگی ونا امیدی می کند . اما اگر حتی این چنین است معنایش این نیست که درآن سوی سد فشاری برای جمهوری اسلامی وجود ندارد . همین مردمی که نا امیدند ، همین مردمی که احتمال خیزش و قیام را نمی دهند ، همین مردمی که ظاهراً همه ذکر و خیرشان ماندن و بقای زندگی شان است ، همین مردمی که تن به افسردگی وناهنجاری های اجتماعی داده اند همین ها روزی در دیوار اقتدار شما رخنه خواهند کرد واین دیوار را ازهم فرو می پاشند این یک پیش بینی پیامبر گونه نیست دلیل تاریخ زندگی بشر بر روی زمین است ، حرکت ملت ها منجمله حرکت خود ملت ایران در انقلاب ها است . در انقلاب مشروطیت است ، درهمین انقلاب 57 است ، درانقلاب هایی است که در سرزمین های بلوک شرق اتفاق افتاد ، درانقلاب هایی است که در آفریقا رخ داد . نزدیک 20 سال نلسون ماندلا در یک سلول انفرادی نگاه داشته شد . حکومت آپارتاید آفریقای جنوبی مردم محنت زده این سرزمین را آن چنان اداره می کردند که هرگز امیدی نمی رفت روزی ، مردم آفریقای جنوبی ازچنگال حکومت نژادپرست رهایی یابند ، یک اتفاق ، یک حادثه باعث شد ، بچه های پا برهنه ، جوانان گرسنه ، زنان ومردان فقیر وعقب نگاه داشته شده آفریقای جنوبی ناگهان خیابان های لسو تو را پر از دود و آتش وخشم وخروش نمودند . در وقایع 88 که هنوز باشنیدن نام فتنه مهره های پشتتان می لرزد مگر کسی پیش بینی آن وقایع را می نمود ؟ شما نگران آن امواج آزادی خواهانه هستید . اما این واقعیت واین حقیقت که آن سوی این دیوار خشم و کینه ای پایان ناپذیر انباشته است نمی تواند مد نظر قرار نگیرد . همچنان که این واقعیت را نباید فراموش کنیم که غربی ها ، آمریکائیها ، اسرائیل ، تارسیدن به آن خواست اصلی خود گریبان شما را رها نمی کند . آشتی وتفاهم ورفع تحریم ها وایجاد روابط سیاسی و باز شدن سفارت خانه وبازشدن کنسول گری ها آن روزی تحقق پیدا می کند که شما خاکشان را ، خاک پایشان را سجده کرده باشید ، به صدای بلند گفته باشید غلط کردیم دیگر نمی کنیم ، بیائید وجب به وجب خاک ایران را بازرسی کنید ، بیائید درهرجایی از پادگان نظامی گرفته تا تأسیسات دانشگاهی به روی شما باز است . هرزمان می خواهید بیائید بازرسی کنید . غلط کردیم توبه کردیم ، این اورانیوم ، این راکتور آب سنگین ، این دستگاه غنی ساز ی ، این دانشمندان هسته ای .........مذاکره چه معنایی دارد . این دلقک بازیها و سخنرانی ها چه معنایی دارد این ها قوروم قوروم می کنند اما واژه آخررا خواهند زد . اینها با پنبه سر شما را می برند . حالا بروید دانشگاه وتوضیح بدهید . گزارش صد روزه وهزار روزه بدهید . بنشینید با وقاری ساختگی الفاظی حکیمانه به کار بگیرید وارشاد بفرمائید . غرب رامورد هتاکی قرار دهید وخطبای نماز جمعه دروغینتان رجز بخوانند . آیت الله هایتان فتواهای ریز ودرشت بدهند وابراز خرسندی یا کدورت خاطر بکنند . تأثیری ندارد ، بی تأثیر است ، شما قافیه را باخته اید ، شما بازی را باخته اید ، شما شکست خورده اید . شما سرانجام نا گزیر به رودر رویی نهایی هم با دول غربی وهم باملت ایران هستید . امروز را به خاطر بسپارید وآن روزی را بیاد آورید که رخنه در خاک ریزتان آشکار شود وآن فرو پاشی تحقق پذیرد . . Wednesday, December 4, 2013
کشور های عقب مانده اسیر خرافات
کشور های عقب مانده اسیر خرافات حدودهزاروچهارصدسال است که دین اسلام توسط حضرت محمد ظهور کرده است . وبیشماری از مردم جهان ، ازاین آئین پیروی می کنند ، اگر به درستی تاریخ را ورق بزنیم ، درمی یابیم با توجه به شرائط آن روزگار ، اعراب با حمله گسترده به خاک دیگر کشور های جهان از جمله ایران توا نسته اند بسیاری از ملت ها را تحت نفوذ خود درآورده وبا تبلیغات بسیار آنان را وادار به اطاعت از این آئین نمایند ودر کشور های عقب افتاده که میزان سواد وآگاهی در سطح بسیار پایینی قرار دارد پیروان این آئین توانسته اند درصد بالایی از جمعیت کشورشان را به خود اختصاص دهند . و مروجان این آئین ، ازخرافات که گریبانگیر اکثریت ساکنان این منا طق می باشد ، نهایت استفاده را کرده وآن را بسیار زیبا رنگ آمیزی کرده و به عنوان آئین الهی یعنی دینی که از طرف خداوند به صورت وحی توسط جبرائیل ازآسمان ها به حضرت محمد نازل شده است ، معرفی نموده اند . مسلمانان بر این باور هستندکه آیات قرآن طی بیست وسه سال تدریجاً از آسمان به زمین آمده وکتابی آسمانی است وبهمین جهت می باشد که آنرا مقدس می شمارند واین تقدیس تا آنجاپیش رفته که مسلمانان با اشاره به یکی از آیات که میگوید ما این دین را تکمیل کردیم ، جستجوگر هیچ چیز دیگری در جهت پیشرفت نبوده و گامی به جلو نگذاشته اند . البته تا زمانی که ملیونها نفر این کتاب را مقدس می شمارند به نظرشان احترام می گذاریم اما این سبب نمی شود که انسان واقعیت ها را در نظر نگیرد وبه اصل موضوع نیندیشد . بعد از قرنها تسلط دین در جوامع و در تاریکی ماندن و راه به جایی نبردن و عقل را تعطیل کردن ، انسان هوشمند از خواب بیدار شد ودست ما بعد الطبیعه را از زندگی مردم کنار زد و شروع به نگاه زمینی کردن به مسئله دین نمود تا آنجا که دریافت انسان در این جهان دارای حق و حقوقی است . اما اگر به قرآن نگاه کنید می بینید انسان دارای هیچگونه حقی نیست و خدا وند همه چیز اورا گرفته است ، مال او را ، جان اورا خریده وبه او بهشت فروخته است وحدود پانصد آیه بر علیه مخالفین و تهدید آنان و قتل و غارت آنان آمده است .در این آیات می بینیم که انسان شخصی است خود فروخته که فقط دارای تکلیف است و از خود هیچگونه اراده ای ندارد و فقط منتظراست تا ببیند مشیت الهی چه برایش رقم می زند . انسان در قرآن و دیگر کتب دینی فقط تکلیف اجرا می کند و آینده اش هم دراین است که به طرف آخرت برود ونکته قابل تأمل که به تنهایی میتواند خط بطلانی بر حقانیت این کتاب بکشد مسئلة تأئید برده داری است که درآیات بسیاری به آن اشاره شده است . اما انسان هوشمند این چیز ها را قبول نکرده وبعدها با مدون کردن قانون درموضوع حقوق بشر مشخص شد که انسان دارای حق است . حق تشکیل دستجات وحق انتقاد وتمام حقوق انسانی که هیچ یک از ادیان به خصوص اسلام اجازه آن را به انسان نداده است چون این کتاب ها رونویسی شده از سایر آئین ها است برای مثال قسمتی از همین کتاب قرآن برگرفته از تورات است که حاوی داستان هایی خیالی می باشد ودارای خطا های بسیار است وبه خاطر همین خطاها بود که اهل دین به روایات روی آوردند . انسان تعجب می کند از این همه آیات که از ابتدا تا انتهادرباره قتل و غارت اموال مردم می باشد . چگونه باور کنیم خدایی که ما اورا به بخشندگی و مهربانی می شناسیم در این کتاب خلق وخوی دیگری دارد وبه راستی این کتاب ، کتاب وحشت است . این کتاب مردم را به خودی وغیر خودی تقسیم کرده است .غیر خودی ها کافرند وخونشان باید ریخته شود وهمین مسئله باعث جنگها و کشتار بسیار در بین خود مسلمانان شده است . بدین معنی که هر دسته و گروه ، خود را مسلمان ودسته وگروه دیگر راکافر میداند .ودر قرآن آمده است که باید به کافران حمله کرد وآن ها راکشت ، آن ها را به بردگی گرفت ، اموال آنان را غارت کرد . اگر نیک بنگریم به اهمیت موضوع پی می بریم . درزمان حضرت محمد قرآن های بسیار متفاوتی وجود داشت که همین مسئله بزرگی بود وبرای مسلمانان دردسرهای فراوانی ایجاد کرده بود . تا اینکه در زمان عثمان به دستور او تمام قرآن ها را جمع آوری کردند واز میان آن هابا حضور چند شاهد یکی را انتخاب کرده بقیه را سوزانیدند . اما مسلمین می گویند قرآن به همین صورتی که امروز در دست مااست از آسمانها آمده است . یعنی از برکت این کتاب آسمانی ، دراجتماعی که ما زندگی می کنیم حتی یک جامعه مسلمان خوشبخت درجهان پیدا نمی شود . سنی شیعه را کافر می داند واورا می کشد . شیعه سنی را کافر می داند واورا می کشد . وهابی هردو را کافر میداند و آن ها را گردن می زند . بنا براین اگر بخواهیم به خود بقبولانیم که اسلام آخرین ، بالاترین ، جامع ترین وکاملترین دین است که سعادت جامعه را تصمین می کند و رستگاری انسان در آن است خیال باطلی است که راه به جایی نمی برد .
Sunday, December 1, 2013
تو دهنی شیطان بزرگ به خامنه ای
تو دهنی شیطان بزرگ به خامنه ای جمهوری اسلامی با شیطان بزرگ به توافق رسید . چنان توافقی که هنوز هیچ چیز نشده تعبیرو تفسیر های گوناگون می کنند . غربی ها یک چیز می گویند وجمهوری اسلامی چیزدیگری ، عمده ترین این تعبیر ها و برداشت ها پیرامون مسئلة غنی سازی اورانیوم است . روی کاغذ چیزی مبهم نوشته شده است و آن هم در آخرین دقایق پایانی . گزارش ها حاکی از آن است که درآخرین جلسة گفتگو ها ، تا آخرین دقایق چانه زنی ادامه داشته است . ساعات پایانی کار فرارسیده بود وبه دقایق پایانی اش می رسیدند واحتمال بسیار داشت که این تفاهم نامه نسبتاً مبهم وقابل تعبیر وتفسیر امضاء نشود . چه کسی ازامضاء نشدن این تفاهم نامه بیم زده وهراسناک بود ؟ 1+5 ؟ نه هرگز ، نگرانی ازآن هیئت مذاکره کننده جمهوری اسلامی بود . اگر دست خالی ازاین جلسه بیرون می آمدند ، دوباره فراهم کردن چنین مقدماتی دشوار می نمود . وانگهی ،چه بهانه عمده ای برای مخالفین امضای این تفاهم نامه ، که میتوانستند اوباما رئیس جمهور آمریکا را تحت فشار قرار دهند تا از خیر این گفتگو بگذرد . گنگرة آمریکا ، سنای آمریکا ، آماده بود همچنان که آماده هست که بلا فاصله مسئلة تشدید تحریم های تازه را مطرح کند ودوباره آن را از سر بگیرد . لذا ظریف و اعوان وانصارش وهیئت نمایندگی جمهوری اسلامی درارتباط با بیت رهبری آمدند وگفتند یا علی و امضاء می کنیم ببینیم چه می شود وبدینسان جام زهر رانوش جان وتوافقنامه راامضاء کردند . اما ما جمهوری اسلامی را خوب می شناسیم ، ما این مردان راخوب می شناسیم ، ما این حکومت را خوب می شناسیم . این ها اهل انکار هستند ، این ها جانورانی هستند که می کشند اما دم از حقوق بشر می زنند ، این ها می دزدند دم از پاکی وطهارت می زنند ، این ها شکنجه می دهند ودم از مهرورزی وعدالت و رحم و انصاف می زنند . این ها بی شرمانه و وقیحانه مسائل را انکار می کنند . ما گفتیم ؟ ما خواستیم ؟ ما کردیم ؟ ما وعده دادیم ؟ با همین شیوه ده سال مذاکره کردند وحالا هم گفتند امضاء می کنیم ولی راه دبّه درآوردن همیشه باز است . مگر نه اینکه وزیر خارجة رژیم با کمال پر روئی اعلام کرد راه بازگشت وجود دارد ؟ ما به این گروه اعتماد نداریم امّا مذاکره می کنیم ویا آنچه ما امضاء کردیم وبه توافق رسیدیم چیز دیگری است . حرف های اوباما وتعبیر و تفسیر غربی ها فریب افکار عمومی خودشان است . ملاحظه کنید همین یک تکه راه ، همین مسئله غنی سازی اورانیوم ، چه اختلاف نظر فاحشی بین حکومت اسلامی و آمریکاست . روحانی در نهایت بی شرمی اعلام می کند حق غنی سازی ما به رسمیت شناخته شد ، درحالیکه جان کری وزیر امور خارجه آمریکا میگوید چنین حقی در معاهده ، ام .پی .تی وجود ندارد که برای ایران هم منظور شده باشد . قضیه ساده است ، همه کشورهای عضو این معاهده اگر می توانند وظرفیت تولید ودانش فناوری لازم را دارند ، تا آنجا که صلح آمیز است و ظّن وگمان سوء استفاده های نظامی از غنی سازی نمی رود ، می توانند این کاررا بکنند ، اگر چه در معاهده ام پی تی به این حق اشاره نشده است . بنابراین چیزی که وجود ندارد را چگونه می توانیم به جمهوری اسلامی بدهیم . مسئله دادن حق و حقوق غنی سازی اورانیوم به جمهوری اسلامی نبود ، جمهوری اسلامی اورانیوم را غنی کرده است ، هم اکنون نیز سرگرم غنی کردن اورانیوم می باشد ، چیزی که هست برای ما روشن شده که جمهوری اسلامی نه برای مصارف صلح آمیز که برای مقاصد نظامی چنین کرده است ، سالها پنهان کاری کرده است ، باوجود اینکه این قرارداد را امضاء کرده گزارش این فعالیت ها را به آژانس شورای حکام نداده است . مذاکره با جمهوری اسلامی مبنایش توقف غنی سازی اورانیوم ، به منظور روشن شدن اغراض جمهوری اسلامی است . جمهوری اسلامی به این مذاکرات نرفته بود تا دنیا را قانع کند ، غربی ها را قانع کند ، 1+5 ومخصو صاً آمریکا ئی ها را قانع کند که اجازه دارد اورانیوم را غنی کند . همه بحث بر سر این است که جمهوری اسلامی باید می پذیرفت که به آمریکا ، به غربیها ، به 1+5 ، به سازمان ملل متحد این اختیار را بدهد که 1-عملکردگذشته اش را بررسی کنند 2-برعملکرد کنونی اش نظارت کنند 3- بپذیرد تا از پنهان کاری خودداری کند واز غنی سازی اورانیوم برای دستیابی به ظرفیت ساخت بمب اتمی منصرف شود وحالا گویی سر کردگان این نظام رئیس جمهور و وزیر امور خارجه از سفر فتح الفتوح باز گشته اند ، گویی رفته بودند که حقوق ملت ایران را ازغربی ها پس بگیرند وموفقیت آمیز از این سفر باز گشته اند . وگروهی بی خبر و مزدور واوباش و اراذل وگوش به فرمان را راهی فرودگاه کردند واین دلقک پست را همچون قهرمانی استقبال کردند .اما آیا واقعیت این بود ؟ سند مبهم ونا مشخصی امضاء شده است ، اما این امضاء به قیمت بسیار گرانی برای نظام تمام خواهد شد . حالا نه تنها موافقین امضاء این قرارداد ، که مخالفین نشسته اند تا ببینند درعمل چه اتفاقی در شش ماه آینده می افتد . حالا درخواست ها یکی یکی مطرح می شود ، موضوعات یکی یکی پیگیری می شود . صد البته 1+5 ، آمریکائی ها وعده پاداش متقابل را داده اند وبه این وعده هم عمل خواهند کرد ، اما گام به گام . تکلیف وعده هم روشن است ، مشخص کرده اند که چه می کنیم وهمه می دانند این هویجی که قرار است به جمهوری اسلامی تکه تکه ، بریده بریده داده شود ، ناچیز است نا قابل است ، تأسف بار است . هیچ است سرو تهش را که جمع بزنیم درآمد یک ماه ارزی جمهوری اسلامی در شرایط عادی است . یعنی مفت رفتند و تسلیم شدند واین حقارت را به جان خریدند . خودشان به خودشان تو دهنی محکمی زدند ، به امامشان زدند ، به جانشین امامشان زدند ، به رجز خوانی هایشان زدند . و صد البته حزب الله لبنان موظف است که این بازگشت را پیروز مندانه تلقی کند . نفسشان بریده بود ، جمهوری اسلامی ازارسال کمک ها عاجز ودرمانده شده بود . حسن نصرالله هم امید بسته از این نمد کلاهی نصیبش شود . بگذارید وقتی تب این بازگشت پیروز مندانه فروکش کرد ، آنگاه خواهید دید سر شکوه ها وشکایت ها باز خواهد شد ، انتقادات شروع خواهد شد . روزی خواهد رسید که همین امضاء کنندگان ، همین مذاکره کنندگان سرزنش خواهند شد ، احتمالاً قربانی خواهند شد ، تنبیه خواهند شد . چون قائله به همین جا ختم نمی شود . امضاء این تفاهمات الزاماتی به همراه خواهد داشت ، عوارضی دارد . به نظر می رسد بر سر تبدیل همین مقدار اورانیوم غنی شده زبان مشترکی وجود ندارد ، هرکس از ظّن خود یار مفاد این تفاهم نامه شده است . روحانی رئیس جمهور فکر می کند با دسته کور ها طرف است و می گوید : بسیار خوب اگر ما پذیرفته ایم که دست ازتولید اورانیوم غنی شدة 20درصد بکشیم ، به خاطر اینست که به اندازة کافی ذخیره داریم . آخر مردک ، دلقک ، سفسطه گر ، فریبکار قرار است آنچه رشته اید پنبه شود ومثل بچه آدم قبول کنید حاصل میلیارد ها دلار هزینه ای راکه از جیب ملت ایران کرده اید ، باید بدست مبارکتان نابود کنید ، یا می کنید وبیش از این تحقیر می شوید ویا نمی کنید وآنگاه بیشتر تنبیه می شوید . نه ، این تازه اول کار است . سربزرگ قضیه زیر لحاف است .
Thursday, November 28, 2013
درتوافق هسته ای خامنه ای جام زهر را سر کشید
درتوافق هسته ای خامنه ای جام زهر را سر کشید
خامنه ای جام زهر رانوشید . با همة سروصداهایی که حکومت جمهوری اسلامی راه انداخت تا از یک شکست بزرگ یک پیروزی به تصویر بکشد ، بامشاهدة اظهار نظر هایی که رفته رفته سرو کلة آن ها در رسانه ها ، درمصاحبه ها ، در رادیوی حکومتی ، درتلویزیون حکومتی پیدا می شود در می یابیم که جمهوری اسلامی حقیقتاً و واقعاً بازندة این مذاکرات بوده ومسئله به هیچ وجه مسئلة تمام شده نیست . شاید بهترین اظهار نظرمربوط به احمد بخشایش نمایندة اردستان با خبر گزاری فارس است ، که درقسمتی از مصاحبه اش گفته است ، غنی سازی 20درصدی که برگ برندة ما در مذاکرات بود ، نقداً در اختیار طرف مقابل قرار گرفت ودر برابر امتیازاتی به صورت نسیه در اختیار ما قرار داده شد . بدین معنی که در این توافق نامه به منظور جلب اعتماد طرف مقابل ، ایران غنی سازی اورانیوم با غنای 20 درصد را در سایت های فور دو و نطنز متوقف می کند و روند غنی سازی اورانیوم ، ازطریق آب سنگین ونیز کار سایت های هسته ای را برای تأمین خواسته های طرف مقابل کند می نماید . نکتة مهمی که این نماینده مجلس عنوان کرد ، حق غنی سازی ایران در این توافق نامه بطور عام مشروع دانسته نشده وبه رسمیت شناخته نمی شود درحالیکه رئیس جمهور اظهار داشت : هرکسی هر تفسیری می خواهد بکند در متن این توافق به صراحت آمده است که ایران غنی سازی خودش را انجام خواهد داد وبه همین دلیل هم من به ملت ایران اعلام می کنم که فعالیت غنی سازی ایران به همان صورت سابق ادامه خواهد یافت درحالی که اظهار نظر طرف مقابل کاملاً خلاف این ادعاست . چقدر باید این مسئله پیچیده ومبهم باشد که دو چهرة معتبر طرفین این مذاکره ، هنوز نمی دانند که بینشان چه گذشته است وچه چیزی را امضاء کرده اند ! چه کسی اجازة چه کاری را دارد و چه کسی اجارة چه کاری راندارد . چگونه است که رئیس جمهور رژیم مذهبی باید بیاید و به مردم ایران اطمینان بدهد که حق غنی سازی برای نظام اسلامی محفوظ است وبیشرمانه بگوید که هیچ تغییری به وجود نیامده ، ما کماکان در زمینة غنی سازی اورانیوم آن کاری را که می کردیم خواهیم کرد . این بی شرمانه نیست ؟ این مردک دروغگو و فریبکار می گوید من به مردم ایران اطمینان می دهم که غنی سازی اورانیوم به همان صورت سابق ادامه خواهد یافت . صورت سابق ! ؟ غنی سازی اورانیوم ! ؟ حد اقل تا 20 درصد بود که با صراحت در این حد ، برای جمهوری اسلامی ممنوع شده است . حالا کاری به 5درصد و ادامة غنی سازی نداشته باشیم . این حکومت دروغ می گوید . این ها شکست خورده اند . البته غربی ها هم به پیروزی دلخواه خود نرسیده اند که اگر رسیده بودند ، صدای اعتراض اسرائیلی ها بلند نمی شد ، نمی گفتند که این یک اشتباه بزرگ ، یک فاجعة تاریخی است ، نه ! غربی ها هم به پیروزی نرسیده اند . اما جمهوری اسلامی شکست خورده است وغربی ها ظاهراً وقت خریده اند . ساعاتی پس از امضاء این تفاهم نامه ، به عنوان اعتراض نخست وزیر اسرائیل با رئیس جمهور آمریکا تماس گرفته وحاصل این گفتگو اعزام یک تیم از دیپلمات های اسرائیلی به واشنگتن است . مسئله ای حل نشده است . همه چیز در پردة ابهام است. اما در ایران فرمان چنین آمده است . ابراز شادی کنید واین را یک پیروزی بزرگ تلقی کنید اما واقعیت امر این است که جمهوری اسلامی تمکین کرده است . جمهوری اسلامی جام زهر را نوش جان کرده حتی اگر ظریف چون قهرمانی به ایران باز گشته باشد . برخلاف تیتر نشریات جمهوری اسلامی ، آن چیزی که در لابلای خطوط نشریات معتبر جهانی نوشته شده است حاکی از شکست رژیم است . درداخل خبر هادروغین است ، در حقیقت حرفها جز ادعاهای بی پایه واساس نیست . جمهوری اسلامی حالا باید به مردم توضیح بدهد ، آیا قبول این شکست در دوسال پیش ، چهار سال پیش ، یک سال پیش امکان پذیر نبود ؟ امّا پرسش اساسی این است ، این ثروتیکه به باد رفت ، این بودجه های میلیارد دلاری که صرف دستیابی ، به همین اندازه امکانات وفناوری هسته ای شد را چه کسی پاسخگو است ؟ چه کسی به مردم ایران توضیح می دهد که اگر قرار بود به چنین شکست خفت باری تن بدهید چرا علی الاصول دست به چنین اقدامی زدید وسالها پنهان کاری کردید و برج باروی اتمی ساختید و پایگاه ها ایجاد کردید ، هزاران سانتری فیوژ خریدید وساختید ؟ امّا یک احتمال دیگر نیز متصّور است جمهوری اسلامی مثل همیشه تقّیه کرده باشد یعنی تن به این خفّت وخواری داده باشد اما در پنهان آن کار دیگربکند ، آیا شدنی است ؟ آیا غربی ها از نیّت این اوباش سرکردة نظام ، از نیّت پنهان واساسی آنان دردستیابی به بمب اتم غافل خواهند ماند ؟ شش ماه فرصت ، شش ماه آزمون جمهوری اسلامی ، شش ماه نظارت دقیق تر بر اعمال ورفتار جمهوری اسلامی ، آیا در پایان این شش ماه غرب در می یابد که جمهوری اسلامی یکسره تسلیم شده است ؟ دشوار به نظر می رسد . هنوز چندروزی از امضاء این قرارداد نگذشته ، زمزمة مخالفین این تفاهم وقرار داد اینجا وآنجا به گوش می رسد . فراموش نکنیم آنقدرکه جمهوری اسلامی بیشرمانه ووقیحانه دروغ می گوید ، دیگر برای ما امری عادی شده است . این شادی ها حقیقتی پشت سرش نیست ، دلیلی برای شادی وجود ندارد . برای آمریکا وفرانسه واسرائیل مثل روز روشن است که جمهوری اسلامی از نیّت خود دست بردار نیست ، برای آمریکا ومتحّدینش روشن است که جمهوری اسلامی مدام درحال سبک سنگین کردن اوضاع است تااز فرصت ها بهره بگیرد وگامهای دیگری به سوی دستیابی به اهداف اساسی خود بردارد . امّا باید چنین فرصتی را به جمهوری اسلامی میدادند ، کنگرة آمریکا در تصمیم خود راسخ است ، کنگرة آمریکا منتظر است تا در اولین فرصت دوباره مسئله تشدید تحریمها را پی گیری کند . اوباما همه نیروی خود را به کار گرفت تا جلوی تحریمهای تازه را بگیرد او شش ماه وقت خریده است ، آقای اوباما امیدوار است در این شش ماه آینده بتواند امتیازاتی به دست آورد تاجلوی کنگرة آمریکا را باردیگرسد کند . اما واقعیت امر این است که در ایران اسلام زده هیچ قراردادی نمی تواند معنا ومفهومی داشته باشد ، هیچ تضمینی برای هیچ تعهد وپیمانی وجودندارد . ایران اسلامی یک تشکیلات و یک سازمان یک پارچه نیست . حتّی بسیجی دهان گشاد هم قادر است معادله ها را بهم بزند . دقت کرده اید سپاه پاسداران سکوت کرده است در تمام این اظهار شادمانی کردن ها واظهار موفقیت کردن ها واظهار حمایت کردن ازطرف دارو دستة مذاکره کننده هیچ ابراز نظر عمده ای از طرف سپاه وسپاهیان به چشم نمی خورد . آیا آنها منتظرند آبها از آسیاب بیفتد ؟ سرو صداها خاموش شود تا فرصت ابراز نظر پیدا کنند ؟ آیا طرفین این تفاهم وتوافق درکمین نشسته اند که ببینند درعمل حکومت جمهوری اسلامی به رسوایی وذلت بیشتر تن درمی دهد ؟ میلیاردها تومانی که صرف تولید همین مقدار اورانیوم غنی شدة 20 درصد گردیده ، یک روزه به دنبال یک توافق همه بر باد رفت ، آیا ذلت بیشتری در راه است ؟ این بازرسی های بیشتر چه معنایی دارد ؟ آیا مسئله بازرسی از سایت پارچین منتفی شد ؟ آیا در این شش ماه صحبت پارچین به میان نخواهد آمد ؟ در ارتباط با سایت اراک ، راکتور آب سنگین اراک ، تکمیل این پروژه متوقف شد ؟ آیا این پروژه می ماند ؟ جمع می شود ؟ آیا مشخصاً در مورد این پروژه تصمیم گرفته شد ؟ آیا مصاحبه با دانشمندان اتمی که یکی از درخواست های غربی ها بود فراموش شد ؟ ازخودمان بپرسیم این سمبة پرزور فرانسه ، رئیس جمهور فرانسه ، وزیرامور خارجة فرانسه در مورددرخواست هایشان از جمهوری اسلامی تغییر کرد ؟ آیا نقطه نظر های فرانسه در این تفاهم نامه کاملاً رعایت شد ؟ لوران فابیوس هم ابراز خرسندی کرده است وحتی گفته است وزرای امور خارجة اروپا بزودی گرد همایی خواهند داشت تا درمورد رفع بخشی از تحریم ها اقدام کنند . آیا این بدان معنی است که وزرای خارجه کشور های اروپایی مسئله را تمام شده می دانند وحالا نوبت به آن هارسیده است تا رفع تحریم ها بکنند ؟ صد ها اما واگر دیگر وجود دارد که هر کدامشان می تواند مسئله ساز باشد ، هرکدامشان می تواند موجب شود که تمام رشته ها پنبه شود . نباید این شادمانی های بدون پایه واساس را جدی گرفت . هر دوطرف می دانند تازه دشواری ها آغاز شده است واینک این ملت ایران است که با هشیاری تمام لابلای خطوط را بخواند و در دام تبلیغات نظام نیفتد لبخند های دروغین دیپلمات های غربی را باور نکند . هیچ اتفاق مهمی نیفتاده است . جمهوری اسلامی تحقیر شد ، جمهوری اسلامی تضعیف شد ، یعنی تکیه گاه داخلی اش ترک های بیشتری برداشت . باور مندانش دچار تردید شده اند اختلاف نظر روز بروز بالاتر می گیرد .هموطنان بحران در پیش است . پرونده جمهوری اسلامی هنوز بسته نشده است .
خامنه ای جام زهر رانوشید . با همة سروصداهایی که حکومت جمهوری اسلامی راه انداخت تا از یک شکست بزرگ یک پیروزی به تصویر بکشد ، بامشاهدة اظهار نظر هایی که رفته رفته سرو کلة آن ها در رسانه ها ، درمصاحبه ها ، در رادیوی حکومتی ، درتلویزیون حکومتی پیدا می شود در می یابیم که جمهوری اسلامی حقیقتاً و واقعاً بازندة این مذاکرات بوده ومسئله به هیچ وجه مسئلة تمام شده نیست . شاید بهترین اظهار نظرمربوط به احمد بخشایش نمایندة اردستان با خبر گزاری فارس است ، که درقسمتی از مصاحبه اش گفته است ، غنی سازی 20درصدی که برگ برندة ما در مذاکرات بود ، نقداً در اختیار طرف مقابل قرار گرفت ودر برابر امتیازاتی به صورت نسیه در اختیار ما قرار داده شد . بدین معنی که در این توافق نامه به منظور جلب اعتماد طرف مقابل ، ایران غنی سازی اورانیوم با غنای 20 درصد را در سایت های فور دو و نطنز متوقف می کند و روند غنی سازی اورانیوم ، ازطریق آب سنگین ونیز کار سایت های هسته ای را برای تأمین خواسته های طرف مقابل کند می نماید . نکتة مهمی که این نماینده مجلس عنوان کرد ، حق غنی سازی ایران در این توافق نامه بطور عام مشروع دانسته نشده وبه رسمیت شناخته نمی شود درحالیکه رئیس جمهور اظهار داشت : هرکسی هر تفسیری می خواهد بکند در متن این توافق به صراحت آمده است که ایران غنی سازی خودش را انجام خواهد داد وبه همین دلیل هم من به ملت ایران اعلام می کنم که فعالیت غنی سازی ایران به همان صورت سابق ادامه خواهد یافت درحالی که اظهار نظر طرف مقابل کاملاً خلاف این ادعاست . چقدر باید این مسئله پیچیده ومبهم باشد که دو چهرة معتبر طرفین این مذاکره ، هنوز نمی دانند که بینشان چه گذشته است وچه چیزی را امضاء کرده اند ! چه کسی اجازة چه کاری را دارد و چه کسی اجارة چه کاری راندارد . چگونه است که رئیس جمهور رژیم مذهبی باید بیاید و به مردم ایران اطمینان بدهد که حق غنی سازی برای نظام اسلامی محفوظ است وبیشرمانه بگوید که هیچ تغییری به وجود نیامده ، ما کماکان در زمینة غنی سازی اورانیوم آن کاری را که می کردیم خواهیم کرد . این بی شرمانه نیست ؟ این مردک دروغگو و فریبکار می گوید من به مردم ایران اطمینان می دهم که غنی سازی اورانیوم به همان صورت سابق ادامه خواهد یافت . صورت سابق ! ؟ غنی سازی اورانیوم ! ؟ حد اقل تا 20 درصد بود که با صراحت در این حد ، برای جمهوری اسلامی ممنوع شده است . حالا کاری به 5درصد و ادامة غنی سازی نداشته باشیم . این حکومت دروغ می گوید . این ها شکست خورده اند . البته غربی ها هم به پیروزی دلخواه خود نرسیده اند که اگر رسیده بودند ، صدای اعتراض اسرائیلی ها بلند نمی شد ، نمی گفتند که این یک اشتباه بزرگ ، یک فاجعة تاریخی است ، نه ! غربی ها هم به پیروزی نرسیده اند . اما جمهوری اسلامی شکست خورده است وغربی ها ظاهراً وقت خریده اند . ساعاتی پس از امضاء این تفاهم نامه ، به عنوان اعتراض نخست وزیر اسرائیل با رئیس جمهور آمریکا تماس گرفته وحاصل این گفتگو اعزام یک تیم از دیپلمات های اسرائیلی به واشنگتن است . مسئله ای حل نشده است . همه چیز در پردة ابهام است. اما در ایران فرمان چنین آمده است . ابراز شادی کنید واین را یک پیروزی بزرگ تلقی کنید اما واقعیت امر این است که جمهوری اسلامی تمکین کرده است . جمهوری اسلامی جام زهر را نوش جان کرده حتی اگر ظریف چون قهرمانی به ایران باز گشته باشد . برخلاف تیتر نشریات جمهوری اسلامی ، آن چیزی که در لابلای خطوط نشریات معتبر جهانی نوشته شده است حاکی از شکست رژیم است . درداخل خبر هادروغین است ، در حقیقت حرفها جز ادعاهای بی پایه واساس نیست . جمهوری اسلامی حالا باید به مردم توضیح بدهد ، آیا قبول این شکست در دوسال پیش ، چهار سال پیش ، یک سال پیش امکان پذیر نبود ؟ امّا پرسش اساسی این است ، این ثروتیکه به باد رفت ، این بودجه های میلیارد دلاری که صرف دستیابی ، به همین اندازه امکانات وفناوری هسته ای شد را چه کسی پاسخگو است ؟ چه کسی به مردم ایران توضیح می دهد که اگر قرار بود به چنین شکست خفت باری تن بدهید چرا علی الاصول دست به چنین اقدامی زدید وسالها پنهان کاری کردید و برج باروی اتمی ساختید و پایگاه ها ایجاد کردید ، هزاران سانتری فیوژ خریدید وساختید ؟ امّا یک احتمال دیگر نیز متصّور است جمهوری اسلامی مثل همیشه تقّیه کرده باشد یعنی تن به این خفّت وخواری داده باشد اما در پنهان آن کار دیگربکند ، آیا شدنی است ؟ آیا غربی ها از نیّت این اوباش سرکردة نظام ، از نیّت پنهان واساسی آنان دردستیابی به بمب اتم غافل خواهند ماند ؟ شش ماه فرصت ، شش ماه آزمون جمهوری اسلامی ، شش ماه نظارت دقیق تر بر اعمال ورفتار جمهوری اسلامی ، آیا در پایان این شش ماه غرب در می یابد که جمهوری اسلامی یکسره تسلیم شده است ؟ دشوار به نظر می رسد . هنوز چندروزی از امضاء این قرارداد نگذشته ، زمزمة مخالفین این تفاهم وقرار داد اینجا وآنجا به گوش می رسد . فراموش نکنیم آنقدرکه جمهوری اسلامی بیشرمانه ووقیحانه دروغ می گوید ، دیگر برای ما امری عادی شده است . این شادی ها حقیقتی پشت سرش نیست ، دلیلی برای شادی وجود ندارد . برای آمریکا وفرانسه واسرائیل مثل روز روشن است که جمهوری اسلامی از نیّت خود دست بردار نیست ، برای آمریکا ومتحّدینش روشن است که جمهوری اسلامی مدام درحال سبک سنگین کردن اوضاع است تااز فرصت ها بهره بگیرد وگامهای دیگری به سوی دستیابی به اهداف اساسی خود بردارد . امّا باید چنین فرصتی را به جمهوری اسلامی میدادند ، کنگرة آمریکا در تصمیم خود راسخ است ، کنگرة آمریکا منتظر است تا در اولین فرصت دوباره مسئله تشدید تحریمها را پی گیری کند . اوباما همه نیروی خود را به کار گرفت تا جلوی تحریمهای تازه را بگیرد او شش ماه وقت خریده است ، آقای اوباما امیدوار است در این شش ماه آینده بتواند امتیازاتی به دست آورد تاجلوی کنگرة آمریکا را باردیگرسد کند . اما واقعیت امر این است که در ایران اسلام زده هیچ قراردادی نمی تواند معنا ومفهومی داشته باشد ، هیچ تضمینی برای هیچ تعهد وپیمانی وجودندارد . ایران اسلامی یک تشکیلات و یک سازمان یک پارچه نیست . حتّی بسیجی دهان گشاد هم قادر است معادله ها را بهم بزند . دقت کرده اید سپاه پاسداران سکوت کرده است در تمام این اظهار شادمانی کردن ها واظهار موفقیت کردن ها واظهار حمایت کردن ازطرف دارو دستة مذاکره کننده هیچ ابراز نظر عمده ای از طرف سپاه وسپاهیان به چشم نمی خورد . آیا آنها منتظرند آبها از آسیاب بیفتد ؟ سرو صداها خاموش شود تا فرصت ابراز نظر پیدا کنند ؟ آیا طرفین این تفاهم وتوافق درکمین نشسته اند که ببینند درعمل حکومت جمهوری اسلامی به رسوایی وذلت بیشتر تن درمی دهد ؟ میلیاردها تومانی که صرف تولید همین مقدار اورانیوم غنی شدة 20 درصد گردیده ، یک روزه به دنبال یک توافق همه بر باد رفت ، آیا ذلت بیشتری در راه است ؟ این بازرسی های بیشتر چه معنایی دارد ؟ آیا مسئله بازرسی از سایت پارچین منتفی شد ؟ آیا در این شش ماه صحبت پارچین به میان نخواهد آمد ؟ در ارتباط با سایت اراک ، راکتور آب سنگین اراک ، تکمیل این پروژه متوقف شد ؟ آیا این پروژه می ماند ؟ جمع می شود ؟ آیا مشخصاً در مورد این پروژه تصمیم گرفته شد ؟ آیا مصاحبه با دانشمندان اتمی که یکی از درخواست های غربی ها بود فراموش شد ؟ ازخودمان بپرسیم این سمبة پرزور فرانسه ، رئیس جمهور فرانسه ، وزیرامور خارجة فرانسه در مورددرخواست هایشان از جمهوری اسلامی تغییر کرد ؟ آیا نقطه نظر های فرانسه در این تفاهم نامه کاملاً رعایت شد ؟ لوران فابیوس هم ابراز خرسندی کرده است وحتی گفته است وزرای امور خارجة اروپا بزودی گرد همایی خواهند داشت تا درمورد رفع بخشی از تحریم ها اقدام کنند . آیا این بدان معنی است که وزرای خارجه کشور های اروپایی مسئله را تمام شده می دانند وحالا نوبت به آن هارسیده است تا رفع تحریم ها بکنند ؟ صد ها اما واگر دیگر وجود دارد که هر کدامشان می تواند مسئله ساز باشد ، هرکدامشان می تواند موجب شود که تمام رشته ها پنبه شود . نباید این شادمانی های بدون پایه واساس را جدی گرفت . هر دوطرف می دانند تازه دشواری ها آغاز شده است واینک این ملت ایران است که با هشیاری تمام لابلای خطوط را بخواند و در دام تبلیغات نظام نیفتد لبخند های دروغین دیپلمات های غربی را باور نکند . هیچ اتفاق مهمی نیفتاده است . جمهوری اسلامی تحقیر شد ، جمهوری اسلامی تضعیف شد ، یعنی تکیه گاه داخلی اش ترک های بیشتری برداشت . باور مندانش دچار تردید شده اند اختلاف نظر روز بروز بالاتر می گیرد .هموطنان بحران در پیش است . پرونده جمهوری اسلامی هنوز بسته نشده است .
Subscribe to:
Posts (Atom)