Sunday, December 1, 2013

تو دهنی شیطان بزرگ به خامنه ای


تو دهنی شیطان بزرگ به خامنه ای   جمهوری اسلامی با شیطان بزرگ به توافق رسید . چنان توافقی که هنوز هیچ چیز نشده تعبیرو تفسیر های گوناگون می کنند . غربی ها یک چیز می گویند وجمهوری اسلامی چیزدیگری ، عمده ترین این تعبیر ها و برداشت ها پیرامون مسئلة غنی سازی اورانیوم است . روی کاغذ چیزی مبهم نوشته شده است و آن هم در آخرین دقایق پایانی . گزارش ها حاکی از آن است که درآخرین جلسة گفتگو ها ، تا آخرین دقایق چانه زنی ادامه داشته است . ساعات پایانی کار فرارسیده بود وبه دقایق پایانی اش می رسیدند واحتمال بسیار داشت که این تفاهم نامه نسبتاً مبهم وقابل تعبیر وتفسیر امضاء نشود . چه کسی ازامضاء نشدن این تفاهم نامه بیم زده وهراسناک بود ؟ 1+5 ؟ نه هرگز ، نگرانی ازآن هیئت مذاکره کننده جمهوری اسلامی بود . اگر دست خالی ازاین جلسه بیرون می آمدند ، دوباره فراهم کردن  چنین مقدماتی دشوار می نمود . وانگهی ،چه بهانه  عمده ای برای مخالفین امضای این تفاهم نامه ، که میتوانستند اوباما رئیس جمهور آمریکا را تحت فشار قرار دهند تا از خیر این گفتگو بگذرد . گنگرة آمریکا ، سنای آمریکا  ، آماده بود همچنان که آماده هست که بلا فاصله مسئلة تشدید تحریم های تازه را مطرح کند ودوباره آن را از سر بگیرد  . لذا ظریف و اعوان وانصارش وهیئت نمایندگی جمهوری اسلامی درارتباط با بیت رهبری آمدند وگفتند یا علی و امضاء می کنیم ببینیم چه می شود وبدینسان جام زهر رانوش  جان وتوافقنامه راامضاء کردند . اما ما جمهوری اسلامی را خوب می شناسیم  ، ما این مردان راخوب می شناسیم  ، ما این حکومت را خوب می شناسیم  .  این ها اهل انکار هستند ، این ها جانورانی هستند که می کشند  اما دم از حقوق بشر می زنند ، این ها می دزدند دم از پاکی وطهارت می زنند ، این ها شکنجه می دهند ودم از مهرورزی وعدالت و رحم و انصاف می زنند . این ها بی شرمانه و وقیحانه مسائل را انکار می کنند . ما گفتیم ؟ ما خواستیم ؟ ما کردیم ؟ ما وعده دادیم ؟ با همین شیوه ده سال مذاکره  کردند وحالا هم گفتند امضاء می کنیم ولی راه دبّه درآوردن همیشه باز است . مگر نه اینکه وزیر خارجة رژیم با کمال پر روئی اعلام کرد راه بازگشت وجود دارد ؟  ما به این گروه اعتماد نداریم امّا مذاکره می کنیم ویا آنچه ما امضاء کردیم وبه توافق رسیدیم چیز دیگری است . حرف های اوباما وتعبیر و تفسیر غربی ها فریب افکار عمومی خودشان است . ملاحظه کنید همین یک تکه راه  ، همین مسئله غنی سازی اورانیوم  ،  چه اختلاف نظر فاحشی بین حکومت اسلامی و آمریکاست . روحانی در نهایت بی شرمی اعلام می کند حق غنی سازی ما به رسمیت شناخته شد  ،  درحالیکه جان کری وزیر امور خارجه آمریکا میگوید چنین حقی در معاهده  ،  ام .پی .تی وجود ندارد که برای ایران هم منظور شده باشد . قضیه ساده است ، همه کشورهای  عضو این معاهده اگر می توانند  وظرفیت تولید ودانش فناوری لازم را دارند ، تا آنجا که صلح آمیز است و ظّن وگمان سوء استفاده های نظامی از غنی سازی نمی رود  ، می توانند این کاررا بکنند ، اگر چه در معاهده  ام پی تی به این حق اشاره نشده است . بنابراین چیزی که وجود ندارد را چگونه  می توانیم به جمهوری اسلامی بدهیم . مسئله دادن حق و حقوق    غنی سازی اورانیوم به جمهوری اسلامی نبود  ،  جمهوری اسلامی اورانیوم را غنی کرده است  ،  هم اکنون نیز سرگرم غنی کردن اورانیوم می باشد  ،  چیزی که هست برای ما روشن شده که جمهوری اسلامی نه برای مصارف صلح آمیز که برای مقاصد نظامی چنین کرده است  ، سالها پنهان کاری کرده است  ، باوجود اینکه این قرارداد را امضاء کرده گزارش این فعالیت ها را به آژانس شورای حکام نداده است . مذاکره با جمهوری اسلامی مبنایش توقف غنی سازی اورانیوم  ، به منظور روشن شدن اغراض جمهوری اسلامی است .  جمهوری اسلامی به این مذاکرات نرفته بود تا دنیا را قانع کند  ، غربی ها را قانع کند  ، 1+5 ومخصو صاً آمریکا ئی ها را قانع کند که اجازه دارد اورانیوم را غنی کند . همه بحث بر سر این است که جمهوری اسلامی باید می پذیرفت که به آمریکا ، به غربیها ،  به 1+5 ،   به سازمان ملل متحد این اختیار را بدهد که  1-عملکردگذشته اش را بررسی کنند 2-برعملکرد کنونی اش نظارت کنند 3- بپذیرد تا از پنهان کاری خودداری کند  واز غنی سازی اورانیوم برای دستیابی به ظرفیت ساخت بمب اتمی منصرف شود وحالا گویی سر کردگان این نظام  رئیس جمهور و وزیر امور خارجه از سفر فتح الفتوح باز گشته اند ، گویی رفته بودند  که حقوق ملت ایران را ازغربی ها پس بگیرند وموفقیت آمیز از این سفر باز گشته اند . وگروهی بی خبر و مزدور واوباش و اراذل وگوش به فرمان را راهی فرودگاه کردند واین دلقک پست را همچون قهرمانی استقبال کردند .اما آیا واقعیت این بود ؟ سند مبهم ونا مشخصی امضاء شده است ، اما این امضاء به قیمت بسیار گرانی برای نظام تمام خواهد شد . حالا نه تنها موافقین امضاء این قرارداد ، که مخالفین نشسته اند تا ببینند درعمل چه اتفاقی در شش ماه آینده می افتد  .  حالا درخواست ها یکی یکی مطرح می شود ، موضوعات یکی یکی پیگیری می شود  . صد البته 1+5  ، آمریکائی ها وعده پاداش متقابل را داده اند وبه این وعده هم عمل خواهند کرد ، اما گام  به گام . تکلیف وعده هم روشن است  ، مشخص کرده اند که چه می کنیم وهمه می دانند این  هویجی که قرار است به جمهوری اسلامی تکه تکه  ، بریده بریده داده شود  ،  ناچیز است نا قابل است  ، تأسف بار است . هیچ است  سرو تهش را که جمع بزنیم درآمد یک ماه ارزی جمهوری اسلامی در شرایط عادی است . یعنی مفت رفتند و تسلیم شدند واین حقارت را به جان خریدند . خودشان به خودشان تو دهنی محکمی زدند  ، به امامشان زدند  ،  به جانشین امامشان زدند  ، به رجز خوانی هایشان زدند . و صد البته حزب الله لبنان موظف است که این بازگشت را پیروز مندانه تلقی کند . نفسشان بریده بود ، جمهوری اسلامی ازارسال کمک ها عاجز ودرمانده شده بود . حسن نصرالله هم امید بسته از این نمد کلاهی نصیبش شود  . بگذارید وقتی تب این بازگشت پیروز مندانه فروکش کرد ، آنگاه خواهید دید سر شکوه ها وشکایت ها باز خواهد شد  ،  انتقادات شروع خواهد شد  . روزی خواهد رسید که همین امضاء کنندگان  ،  همین مذاکره کنندگان سرزنش خواهند شد ، احتمالاً قربانی خواهند شد  ،  تنبیه خواهند شد . چون قائله به همین جا ختم نمی شود  . امضاء این تفاهمات الزاماتی به همراه خواهد داشت ، عوارضی دارد . به نظر می رسد بر سر تبدیل همین مقدار اورانیوم غنی شده زبان مشترکی وجود ندارد ، هرکس از ظّن خود یار مفاد این تفاهم نامه  شده است .  روحانی رئیس جمهور فکر می کند با دسته کور ها طرف است و می گوید : بسیار خوب اگر ما پذیرفته ایم که دست ازتولید اورانیوم غنی شدة 20درصد بکشیم ، به خاطر اینست که به اندازة کافی ذخیره داریم .  آخر مردک ، دلقک ، سفسطه گر  ، فریبکار قرار است آنچه رشته اید پنبه شود ومثل بچه آدم قبول کنید حاصل میلیارد ها دلار هزینه ای  راکه از جیب ملت ایران کرده اید ، باید بدست مبارکتان نابود کنید  ،  یا می کنید وبیش از این تحقیر می شوید ویا نمی کنید وآنگاه بیشتر تنبیه می شوید  .  نه  ، این تازه اول کار است  .  سربزرگ قضیه زیر لحاف است .                                              

No comments:

Post a Comment