تو دهنی شیطان بزرگ به خامنه ای جمهوری اسلامی با شیطان بزرگ به توافق رسید . چنان توافقی که هنوز هیچ چیز نشده تعبیرو تفسیر های گوناگون می کنند . غربی ها یک چیز می گویند وجمهوری اسلامی چیزدیگری ، عمده ترین این تعبیر ها و برداشت ها پیرامون مسئلة غنی سازی اورانیوم است . روی کاغذ چیزی مبهم نوشته شده است و آن هم در آخرین دقایق پایانی . گزارش ها حاکی از آن است که درآخرین جلسة گفتگو ها ، تا آخرین دقایق چانه زنی ادامه داشته است . ساعات پایانی کار فرارسیده بود وبه دقایق پایانی اش می رسیدند واحتمال بسیار داشت که این تفاهم نامه نسبتاً مبهم وقابل تعبیر وتفسیر امضاء نشود . چه کسی ازامضاء نشدن این تفاهم نامه بیم زده وهراسناک بود ؟ 1+5 ؟ نه هرگز ، نگرانی ازآن هیئت مذاکره کننده جمهوری اسلامی بود . اگر دست خالی ازاین جلسه بیرون می آمدند ، دوباره فراهم کردن چنین مقدماتی دشوار می نمود . وانگهی ،چه بهانه عمده ای برای مخالفین امضای این تفاهم نامه ، که میتوانستند اوباما رئیس جمهور آمریکا را تحت فشار قرار دهند تا از خیر این گفتگو بگذرد . گنگرة آمریکا ، سنای آمریکا ، آماده بود همچنان که آماده هست که بلا فاصله مسئلة تشدید تحریم های تازه را مطرح کند ودوباره آن را از سر بگیرد . لذا ظریف و اعوان وانصارش وهیئت نمایندگی جمهوری اسلامی درارتباط با بیت رهبری آمدند وگفتند یا علی و امضاء می کنیم ببینیم چه می شود وبدینسان جام زهر رانوش جان وتوافقنامه راامضاء کردند . اما ما جمهوری اسلامی را خوب می شناسیم ، ما این مردان راخوب می شناسیم ، ما این حکومت را خوب می شناسیم . این ها اهل انکار هستند ، این ها جانورانی هستند که می کشند اما دم از حقوق بشر می زنند ، این ها می دزدند دم از پاکی وطهارت می زنند ، این ها شکنجه می دهند ودم از مهرورزی وعدالت و رحم و انصاف می زنند . این ها بی شرمانه و وقیحانه مسائل را انکار می کنند . ما گفتیم ؟ ما خواستیم ؟ ما کردیم ؟ ما وعده دادیم ؟ با همین شیوه ده سال مذاکره کردند وحالا هم گفتند امضاء می کنیم ولی راه دبّه درآوردن همیشه باز است . مگر نه اینکه وزیر خارجة رژیم با کمال پر روئی اعلام کرد راه بازگشت وجود دارد ؟ ما به این گروه اعتماد نداریم امّا مذاکره می کنیم ویا آنچه ما امضاء کردیم وبه توافق رسیدیم چیز دیگری است . حرف های اوباما وتعبیر و تفسیر غربی ها فریب افکار عمومی خودشان است . ملاحظه کنید همین یک تکه راه ، همین مسئله غنی سازی اورانیوم ، چه اختلاف نظر فاحشی بین حکومت اسلامی و آمریکاست . روحانی در نهایت بی شرمی اعلام می کند حق غنی سازی ما به رسمیت شناخته شد ، درحالیکه جان کری وزیر امور خارجه آمریکا میگوید چنین حقی در معاهده ، ام .پی .تی وجود ندارد که برای ایران هم منظور شده باشد . قضیه ساده است ، همه کشورهای عضو این معاهده اگر می توانند وظرفیت تولید ودانش فناوری لازم را دارند ، تا آنجا که صلح آمیز است و ظّن وگمان سوء استفاده های نظامی از غنی سازی نمی رود ، می توانند این کاررا بکنند ، اگر چه در معاهده ام پی تی به این حق اشاره نشده است . بنابراین چیزی که وجود ندارد را چگونه می توانیم به جمهوری اسلامی بدهیم . مسئله دادن حق و حقوق غنی سازی اورانیوم به جمهوری اسلامی نبود ، جمهوری اسلامی اورانیوم را غنی کرده است ، هم اکنون نیز سرگرم غنی کردن اورانیوم می باشد ، چیزی که هست برای ما روشن شده که جمهوری اسلامی نه برای مصارف صلح آمیز که برای مقاصد نظامی چنین کرده است ، سالها پنهان کاری کرده است ، باوجود اینکه این قرارداد را امضاء کرده گزارش این فعالیت ها را به آژانس شورای حکام نداده است . مذاکره با جمهوری اسلامی مبنایش توقف غنی سازی اورانیوم ، به منظور روشن شدن اغراض جمهوری اسلامی است . جمهوری اسلامی به این مذاکرات نرفته بود تا دنیا را قانع کند ، غربی ها را قانع کند ، 1+5 ومخصو صاً آمریکا ئی ها را قانع کند که اجازه دارد اورانیوم را غنی کند . همه بحث بر سر این است که جمهوری اسلامی باید می پذیرفت که به آمریکا ، به غربیها ، به 1+5 ، به سازمان ملل متحد این اختیار را بدهد که 1-عملکردگذشته اش را بررسی کنند 2-برعملکرد کنونی اش نظارت کنند 3- بپذیرد تا از پنهان کاری خودداری کند واز غنی سازی اورانیوم برای دستیابی به ظرفیت ساخت بمب اتمی منصرف شود وحالا گویی سر کردگان این نظام رئیس جمهور و وزیر امور خارجه از سفر فتح الفتوح باز گشته اند ، گویی رفته بودند که حقوق ملت ایران را ازغربی ها پس بگیرند وموفقیت آمیز از این سفر باز گشته اند . وگروهی بی خبر و مزدور واوباش و اراذل وگوش به فرمان را راهی فرودگاه کردند واین دلقک پست را همچون قهرمانی استقبال کردند .اما آیا واقعیت این بود ؟ سند مبهم ونا مشخصی امضاء شده است ، اما این امضاء به قیمت بسیار گرانی برای نظام تمام خواهد شد . حالا نه تنها موافقین امضاء این قرارداد ، که مخالفین نشسته اند تا ببینند درعمل چه اتفاقی در شش ماه آینده می افتد . حالا درخواست ها یکی یکی مطرح می شود ، موضوعات یکی یکی پیگیری می شود . صد البته 1+5 ، آمریکائی ها وعده پاداش متقابل را داده اند وبه این وعده هم عمل خواهند کرد ، اما گام به گام . تکلیف وعده هم روشن است ، مشخص کرده اند که چه می کنیم وهمه می دانند این هویجی که قرار است به جمهوری اسلامی تکه تکه ، بریده بریده داده شود ، ناچیز است نا قابل است ، تأسف بار است . هیچ است سرو تهش را که جمع بزنیم درآمد یک ماه ارزی جمهوری اسلامی در شرایط عادی است . یعنی مفت رفتند و تسلیم شدند واین حقارت را به جان خریدند . خودشان به خودشان تو دهنی محکمی زدند ، به امامشان زدند ، به جانشین امامشان زدند ، به رجز خوانی هایشان زدند . و صد البته حزب الله لبنان موظف است که این بازگشت را پیروز مندانه تلقی کند . نفسشان بریده بود ، جمهوری اسلامی ازارسال کمک ها عاجز ودرمانده شده بود . حسن نصرالله هم امید بسته از این نمد کلاهی نصیبش شود . بگذارید وقتی تب این بازگشت پیروز مندانه فروکش کرد ، آنگاه خواهید دید سر شکوه ها وشکایت ها باز خواهد شد ، انتقادات شروع خواهد شد . روزی خواهد رسید که همین امضاء کنندگان ، همین مذاکره کنندگان سرزنش خواهند شد ، احتمالاً قربانی خواهند شد ، تنبیه خواهند شد . چون قائله به همین جا ختم نمی شود . امضاء این تفاهمات الزاماتی به همراه خواهد داشت ، عوارضی دارد . به نظر می رسد بر سر تبدیل همین مقدار اورانیوم غنی شده زبان مشترکی وجود ندارد ، هرکس از ظّن خود یار مفاد این تفاهم نامه شده است . روحانی رئیس جمهور فکر می کند با دسته کور ها طرف است و می گوید : بسیار خوب اگر ما پذیرفته ایم که دست ازتولید اورانیوم غنی شدة 20درصد بکشیم ، به خاطر اینست که به اندازة کافی ذخیره داریم . آخر مردک ، دلقک ، سفسطه گر ، فریبکار قرار است آنچه رشته اید پنبه شود ومثل بچه آدم قبول کنید حاصل میلیارد ها دلار هزینه ای راکه از جیب ملت ایران کرده اید ، باید بدست مبارکتان نابود کنید ، یا می کنید وبیش از این تحقیر می شوید ویا نمی کنید وآنگاه بیشتر تنبیه می شوید . نه ، این تازه اول کار است . سربزرگ قضیه زیر لحاف است .
Sunday, December 1, 2013
تو دهنی شیطان بزرگ به خامنه ای
تو دهنی شیطان بزرگ به خامنه ای جمهوری اسلامی با شیطان بزرگ به توافق رسید . چنان توافقی که هنوز هیچ چیز نشده تعبیرو تفسیر های گوناگون می کنند . غربی ها یک چیز می گویند وجمهوری اسلامی چیزدیگری ، عمده ترین این تعبیر ها و برداشت ها پیرامون مسئلة غنی سازی اورانیوم است . روی کاغذ چیزی مبهم نوشته شده است و آن هم در آخرین دقایق پایانی . گزارش ها حاکی از آن است که درآخرین جلسة گفتگو ها ، تا آخرین دقایق چانه زنی ادامه داشته است . ساعات پایانی کار فرارسیده بود وبه دقایق پایانی اش می رسیدند واحتمال بسیار داشت که این تفاهم نامه نسبتاً مبهم وقابل تعبیر وتفسیر امضاء نشود . چه کسی ازامضاء نشدن این تفاهم نامه بیم زده وهراسناک بود ؟ 1+5 ؟ نه هرگز ، نگرانی ازآن هیئت مذاکره کننده جمهوری اسلامی بود . اگر دست خالی ازاین جلسه بیرون می آمدند ، دوباره فراهم کردن چنین مقدماتی دشوار می نمود . وانگهی ،چه بهانه عمده ای برای مخالفین امضای این تفاهم نامه ، که میتوانستند اوباما رئیس جمهور آمریکا را تحت فشار قرار دهند تا از خیر این گفتگو بگذرد . گنگرة آمریکا ، سنای آمریکا ، آماده بود همچنان که آماده هست که بلا فاصله مسئلة تشدید تحریم های تازه را مطرح کند ودوباره آن را از سر بگیرد . لذا ظریف و اعوان وانصارش وهیئت نمایندگی جمهوری اسلامی درارتباط با بیت رهبری آمدند وگفتند یا علی و امضاء می کنیم ببینیم چه می شود وبدینسان جام زهر رانوش جان وتوافقنامه راامضاء کردند . اما ما جمهوری اسلامی را خوب می شناسیم ، ما این مردان راخوب می شناسیم ، ما این حکومت را خوب می شناسیم . این ها اهل انکار هستند ، این ها جانورانی هستند که می کشند اما دم از حقوق بشر می زنند ، این ها می دزدند دم از پاکی وطهارت می زنند ، این ها شکنجه می دهند ودم از مهرورزی وعدالت و رحم و انصاف می زنند . این ها بی شرمانه و وقیحانه مسائل را انکار می کنند . ما گفتیم ؟ ما خواستیم ؟ ما کردیم ؟ ما وعده دادیم ؟ با همین شیوه ده سال مذاکره کردند وحالا هم گفتند امضاء می کنیم ولی راه دبّه درآوردن همیشه باز است . مگر نه اینکه وزیر خارجة رژیم با کمال پر روئی اعلام کرد راه بازگشت وجود دارد ؟ ما به این گروه اعتماد نداریم امّا مذاکره می کنیم ویا آنچه ما امضاء کردیم وبه توافق رسیدیم چیز دیگری است . حرف های اوباما وتعبیر و تفسیر غربی ها فریب افکار عمومی خودشان است . ملاحظه کنید همین یک تکه راه ، همین مسئله غنی سازی اورانیوم ، چه اختلاف نظر فاحشی بین حکومت اسلامی و آمریکاست . روحانی در نهایت بی شرمی اعلام می کند حق غنی سازی ما به رسمیت شناخته شد ، درحالیکه جان کری وزیر امور خارجه آمریکا میگوید چنین حقی در معاهده ، ام .پی .تی وجود ندارد که برای ایران هم منظور شده باشد . قضیه ساده است ، همه کشورهای عضو این معاهده اگر می توانند وظرفیت تولید ودانش فناوری لازم را دارند ، تا آنجا که صلح آمیز است و ظّن وگمان سوء استفاده های نظامی از غنی سازی نمی رود ، می توانند این کاررا بکنند ، اگر چه در معاهده ام پی تی به این حق اشاره نشده است . بنابراین چیزی که وجود ندارد را چگونه می توانیم به جمهوری اسلامی بدهیم . مسئله دادن حق و حقوق غنی سازی اورانیوم به جمهوری اسلامی نبود ، جمهوری اسلامی اورانیوم را غنی کرده است ، هم اکنون نیز سرگرم غنی کردن اورانیوم می باشد ، چیزی که هست برای ما روشن شده که جمهوری اسلامی نه برای مصارف صلح آمیز که برای مقاصد نظامی چنین کرده است ، سالها پنهان کاری کرده است ، باوجود اینکه این قرارداد را امضاء کرده گزارش این فعالیت ها را به آژانس شورای حکام نداده است . مذاکره با جمهوری اسلامی مبنایش توقف غنی سازی اورانیوم ، به منظور روشن شدن اغراض جمهوری اسلامی است . جمهوری اسلامی به این مذاکرات نرفته بود تا دنیا را قانع کند ، غربی ها را قانع کند ، 1+5 ومخصو صاً آمریکا ئی ها را قانع کند که اجازه دارد اورانیوم را غنی کند . همه بحث بر سر این است که جمهوری اسلامی باید می پذیرفت که به آمریکا ، به غربیها ، به 1+5 ، به سازمان ملل متحد این اختیار را بدهد که 1-عملکردگذشته اش را بررسی کنند 2-برعملکرد کنونی اش نظارت کنند 3- بپذیرد تا از پنهان کاری خودداری کند واز غنی سازی اورانیوم برای دستیابی به ظرفیت ساخت بمب اتمی منصرف شود وحالا گویی سر کردگان این نظام رئیس جمهور و وزیر امور خارجه از سفر فتح الفتوح باز گشته اند ، گویی رفته بودند که حقوق ملت ایران را ازغربی ها پس بگیرند وموفقیت آمیز از این سفر باز گشته اند . وگروهی بی خبر و مزدور واوباش و اراذل وگوش به فرمان را راهی فرودگاه کردند واین دلقک پست را همچون قهرمانی استقبال کردند .اما آیا واقعیت این بود ؟ سند مبهم ونا مشخصی امضاء شده است ، اما این امضاء به قیمت بسیار گرانی برای نظام تمام خواهد شد . حالا نه تنها موافقین امضاء این قرارداد ، که مخالفین نشسته اند تا ببینند درعمل چه اتفاقی در شش ماه آینده می افتد . حالا درخواست ها یکی یکی مطرح می شود ، موضوعات یکی یکی پیگیری می شود . صد البته 1+5 ، آمریکائی ها وعده پاداش متقابل را داده اند وبه این وعده هم عمل خواهند کرد ، اما گام به گام . تکلیف وعده هم روشن است ، مشخص کرده اند که چه می کنیم وهمه می دانند این هویجی که قرار است به جمهوری اسلامی تکه تکه ، بریده بریده داده شود ، ناچیز است نا قابل است ، تأسف بار است . هیچ است سرو تهش را که جمع بزنیم درآمد یک ماه ارزی جمهوری اسلامی در شرایط عادی است . یعنی مفت رفتند و تسلیم شدند واین حقارت را به جان خریدند . خودشان به خودشان تو دهنی محکمی زدند ، به امامشان زدند ، به جانشین امامشان زدند ، به رجز خوانی هایشان زدند . و صد البته حزب الله لبنان موظف است که این بازگشت را پیروز مندانه تلقی کند . نفسشان بریده بود ، جمهوری اسلامی ازارسال کمک ها عاجز ودرمانده شده بود . حسن نصرالله هم امید بسته از این نمد کلاهی نصیبش شود . بگذارید وقتی تب این بازگشت پیروز مندانه فروکش کرد ، آنگاه خواهید دید سر شکوه ها وشکایت ها باز خواهد شد ، انتقادات شروع خواهد شد . روزی خواهد رسید که همین امضاء کنندگان ، همین مذاکره کنندگان سرزنش خواهند شد ، احتمالاً قربانی خواهند شد ، تنبیه خواهند شد . چون قائله به همین جا ختم نمی شود . امضاء این تفاهمات الزاماتی به همراه خواهد داشت ، عوارضی دارد . به نظر می رسد بر سر تبدیل همین مقدار اورانیوم غنی شده زبان مشترکی وجود ندارد ، هرکس از ظّن خود یار مفاد این تفاهم نامه شده است . روحانی رئیس جمهور فکر می کند با دسته کور ها طرف است و می گوید : بسیار خوب اگر ما پذیرفته ایم که دست ازتولید اورانیوم غنی شدة 20درصد بکشیم ، به خاطر اینست که به اندازة کافی ذخیره داریم . آخر مردک ، دلقک ، سفسطه گر ، فریبکار قرار است آنچه رشته اید پنبه شود ومثل بچه آدم قبول کنید حاصل میلیارد ها دلار هزینه ای راکه از جیب ملت ایران کرده اید ، باید بدست مبارکتان نابود کنید ، یا می کنید وبیش از این تحقیر می شوید ویا نمی کنید وآنگاه بیشتر تنبیه می شوید . نه ، این تازه اول کار است . سربزرگ قضیه زیر لحاف است .
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment