Friday, January 3, 2014

غارت وچپاول ثروت ایران وایرانی بدست خامنه ای

غارت وچپاول ثروت ایران وایرانی بدست خامنه ای                         جمهوری اسلامی ، یعنی جمهوری فساد یعنی حکومت غارتگران ، حکومت خانواده های بی شرمی که رنگ گلگون  گونه های فرزندانشان ازخون مردم محروم ورنجدیده ای است که در سرزمین گسترده ایران و در گوشه وکنار ایران بزرگ درفقر ونداری روزگار سپری می کنند وحق وحقوقشان پایمال می شود  وهستی شان بدست گروهی از خانواده های به قدرت رسیده مورد غارت وچپاول قرار می گیرد . سوالی دارم از تو کارگر محروم وخسته و احیاناً بیکار  ،  ازتو معلم ودبیر مدرسه  ،  ازتو پاسبان و پرستار  ،  ازتو راننده کامیون واتوبوس  ،  از تو که برسر کار هستی  ،  ازتو که بیکار هستی ، ازتو که ماههاست حقوقت را نداده اند ، ازتو کارمندی که سرکاری ومی خواهی شرافتمندانه زندگی کنی ومجال زندگی به تو نمی دهند ، تو پدر ومادری که جلوی چشمانت ، فرزندت براثر نبودن امکانات ، فقر ونداری تحلیل میرود  ،  ازتو می پرسم درتمام این مردان حاکم  ،  این خانواده های حاکم ،  این مسئولان حاکم ، نظامی و امنیتی  ، غیر نظامی و غیرامنیتی ،  وزیر ووکیل و فرمانده و استاندار و فرماندار و .......یک نفر را سالم سراغ داری  ؟  یک روحانی که سر کارباشد می شناسی که پاک وشرافتمندانه زندگی کند ، باهمان حقوق ومزایایی که برایش در نظر گرفته شده روزگار بگذراند ؟  فکر می کنی درمیان همه این وکلای مجلس ، درمیان همه اعضای دولت  ، چه دولت روحانی چه دولت احمدی نژاد وچه دولت خاتمی یک نفر بوده است که پاک وشرافتمندانه زندگی کرده باشد ؟ البته از آن جاییکه باور دارم هیچ چیز مطلق نیست و همه مطلقاً بد یاخوب نیستند جواب خودم را اینگونه میدهم ، بلی احیاناً کسانی هستند که درخدمت این رژیم زندگی می گذرانند وبه دلیل باورها واعتقادات و تربیت خود در غارت ودزدی و فساد حضورندارند ،  کاری به آنها محول شده و آن کار را انجام می دهند .  اما بلا فاصله این سوال برایم پیش می آید که چه تعداد از این کسانی که نام بردم اینگونه زندگی می کنند  ؟  حکم کیمیا را دارند  ،  اتفاق شگفت انگیزی است  .  در برخورد با آن ها حیرت خواهیم کرد  وگرنه برای همه ما روشن است  ، نمی توان با این حکومت ارتباط نزدیکی داشت ،  همکاری کرد وشرافتمندانه زیست . اتفاق عجیب وغریبی است  ،  استثناء حیرت آوری است . یکی از شرایط قطعی وحتمی  زندگی سیاسی در مملکت ما ، مشارکت در حکومت اسلامی ، شرکت در همه جرائمی است که رژیم مرتکب می شود . شما در رژیم جمهوری اسلامی نمی توانید پست های مهم و کلیدی داشته باشید مگر اینکه به رژیم ثابت شده باشد که شما در سرکوب مردم ، در شکنجه مردم ، دراعدام مردم ، درضرب وشتم مردم ، درپرونده سازی علیه مردم مشارکت داشته اید . شرط همکاری با نظام اینست که سابقه وعملکرد شما آنها را قانع کرده باشد که شما  از طایفه خودشان هستید  . یک آدم پاک وشرافتمند به دسته های مافیایی نمی پیوندد  . شرط عضویت در یک فامیل مافیایی داشتن سابقه عملکرد درحیطه جرم وجنایت است  . وهر چه این سابقه درخشان تر ، طولانی تر وبیشتر باشد شأن ومنزلت شما در سلسله مراتب خانواده های مافیایی بالا تر می رود  . تقریباً همه دست اندر کاران این نظام باید ثابت کرده باشند که آماده اند همسایه دیوار به دیوار خود را فدای مصلحت های نظام کنند .  دیگر همه میدانند درجهت این خوش خدمتی ها  ،  بودند کسانی که نزدیکان خود  ، فرزندان خود را در پای نظام  ، درپای امام ، درپای ولی فقیه قربانی کرده اند  ،  آنها را لو داده اند  و آنها رابدست جوخه های مرگ سپرده اند . یکی دیگر از شیوه های نزدیکی به حکومت دادن رشوه است . شما  باید ریش وسبیل گردانندگان این حکومت را به نحوی از انحاء چرب کرده باشید که زمینه ساز موفقیت های آنها درغارت و چپاول مردم شده باشید . اگر نگاهی بیندازیم به همین چند پرونده ای که در سالهای گذشته ودر همین سالهای نزدیک نا گزیر افشا شد ، ازجمله ماجرای فاضل خداداد  ، دستیار رفیق دوست را که دیگر همه می دانند . خداداد با زیرکی واستعدادی که داشت توانسته بود در این غارتگری ها مشارکت چشم گیری داشته باشد  ، مرتکب غارت ها وچپاول های بزرگ شد  ،  پیش کش های بزرگ داد اما در مواردی نقش خود را آنگونه که باید وشاید ایفا نکرد و برای خاموش کردن همیشگی  ، اورا به طناب دار سپردند . نامهای دیگری را بخاطرتان می آورم  ،  شهرام جزایری  ، محمود رضا خاوری ، همین بابک زنجانی ورضا ضراب که از قضا تابعیت ترکیه رانیز  یدک می کشد وهمسر یک خواننده مشهور ترک است .  دلال پول شویی های نظام ، اینها چه کسانی هستند ؟ این ها عوامل سرکردگان عمده نظام درجامعه هستند . این ها میخرند . این ها می فروشند . شرکت تشکیل می دهند ، اوراق واسناد را امضاء می کنند وچمدان های پر از  پول وطلا را از این کشور به آن کشور می برند و بخش عمده این عملیات را پیش کش آقا ودیگر حوزه های قدرت جمهوری اسلامی می کنند و دستمزد می گیرند ، درصد می گیرند واین درصد ها بابک زنجانی ها می سازد که نامش در لیست شخصیت های  تحریم شده آمریکا قرار می گیرد  . میلیارد ها دلار ویورو این دلقک فاسد دلال ثروت دارد . این حکومت داد وعدل اسلامی است که رهبرش یک قلم 93 میلیارد دلار پول و ثروت در اختیاردارد . چرا در شرایطی که ملت ایران با پوست و استخوان خود سرگرم تجربه تلخ زندگی هستند ، این کسان ، این خانواده ها ، این دلالان ، این مردان فاسد می توانند به چنین ثروت هایی برسند . روز وروزگاری تا می گفتند فساد مالی ، مردم نام خانواده رفسنجانی را به زبان می آوردند چه خود رفسنجانی چه فرزندانش  ، اما امروز در می یابیم که خانواده رفسنجانی غارت گرترین نبوده و نیست  . چه کسان دیگری ،  چه گروه های دیگری در رتبه های بالاتر ازاین خانواده قراردارند وما نمیدانیم وناگهان براثر حادثه ای نامهایی از پرده بیرون می افتد وبا کسانی مثل بابک زنجانی برخورد می کنیم . آیااین خانواده ها ، این مردان از راه شرافتمندانه به این ثروت رسیده اند ؟ آیا هرایرانی با شرف وشرافتمندی با هرگونه تخصص با هرشکلی ازخوش بیاری های ممکن ، ازطریق سالم وشرافتمندانه  به ذره ای از امکانات این کسان میتواند دست پیدا کند ؟  بعضی آدمهای ساده دل می گفتند این احمدی نژاد هر عیب و ایرادی داشته باشد دزد نیست ، اما امروز می بینیم که بزرگترین غارتگران در برابر تسهیلاتی که او فراهم کرده است به چنین ثروت هایی رسیده اند . آیا باید باور کنیم که  احمدی نژاد خودش بیکار بوده است ودرنارمک زندگی می کرده   وپوشش او یک اورکت ساده بوده است و بابک زنجانی ها خود مثل قارچ روئیده اند ؟  مبادا گمان ببرید وقتی نام احمدی نژاد راذکر میکنم معنایش تبرئه حسن روحانی ازاین فساد دامنه دار است  ، نه اگر برویم و کارنامه زندگی او ، دارائی او و اطرافیان او را بررسی کنیم می بینیم این خانواده واین شخص در چه دریایی از فساد از هرنوع و شکل ممکن غوطه ور است .                            مردم ایران : این ها دزدند  ،  این ها نان را از سفره مردم می دزدند  ،  این ها حق و حقوق کودکان را صرف جاه طلبی های خود می کنند  .  این کاخ ها  ،  این قصر ها  ،  این اتومبیل ها  ،  این مجالس سرور وشادمانی و ازدواج ها  ،  این ریخت و پاش ها  به قیمت نابودی زندگی میلیون ها نفر از  هم میهنان ما بدست آمده است  .  ما مجبور نیستیم این گونه زندگی کنیم  ،  ما نباید اجازه دهیم  زیر سلطه این خانواده ها عمر و هستی و سال های عمرمان به هدر رود ،  جوانی فرزندانمان نباید زیر سلطه حکومت این مردان فاسد نابود شود و آینده ای تیره تر ازما داشته  باشند .  باید فکری کرد ،  باید اعتراض کرد  ،  باید از این ها تمکین نکرد ،  باید  تا جایی که ممکن است از زیر بار دستور هایی که می دهند و خواست هایی که دارند تا حد ممکن شانه خالی کرد  .  این سر نوشت حتمی ما نیست   ،  این نوشته بر پیشاتی ما نیست  .  ما قادر هستیم این سرنوشت را دگرگون کنیم  . وقایع بعد از 88 را به خاطرآوریم  ، آن فریاد ها  ،  آن خروش ها  ، آن شعار ها از آن بیگانگان نبود  ،  ما مردم بودیم که در خیابان های ایران فریاد سر می دادیم  ،  اعتراض می کردیم   ،   مرگ بر خامنه ای  ،  مرگ بر اصل ولایت فقیه  . مرگ بر دیکتاتور ....  این ما بودیم  ما توانایی  خیزش و مقابله با این حکومت را داریم  .   هموطن  ،  هم میهن  بیائید با نا امیدی بجنگیم  ، بیائید این سر نوشت را تغییر دهیم  .  فرصت ها درراه است  ،  اگر اراده کنیم این فاسدان را از اریکه قدرت به زیر خواهیم کشید  .                                          

No comments:

Post a Comment