مجازات اعدام تنها امید رژیم برای بقا سازمان عفوبین الملل گزارش داده است که از ابتدای سال میلادی جاری تاکنون چهل نفر در ایران اعدام شده اند . به گفته این سازمان ازاول ژانویه 2014 اعدام 21نفر به صورت رسمی توسط جمهوری اسلامی اعلام شده است وگزارش های موثق هم اعدام نوزده نفردیگر را تأییدمی کند . سازمان عفو بین الملل اعلام کرده است شمار زیاد اعدامیان ایران که روز به روز در حال افزایش است نگران کننده است و تلاش جمهوری اسلامی برای تغییر وجهه بین المللی خود بی معناست . بر اساس گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران آمارسرانه اعدام در ایران بیش از هر کشور دیگری در جهان است . تعداد اعدام شدگان توسط جمهوری اسلامی درسال2011 ششصد نفرودرسال 2013 بیش از چهارصد نفر توسط این کمپین اعلام شده است . در واکنش به اعتراض جهانی علیه موج وسیع اعدام که جمهوری اسلامی باکمال بی رحمی وشقاوت براه انداخته است ، صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه اظهارداشت که مخالفت با اعدام درواقع مخالفت با حکم اسلام است . البته این سخن تازه ای نیست ومقامات حکومت اسلامی بارها در موارد متعددی آن را بیان کرده اند . صد البته آقای لاریجانی سعی دارد سیاست آدم کشی سازمان یافته رژیم را همچون سایر سیاست ها واقدامات ددمنشانه وجنایت کارانه حکومت را با توسل به اسلام ناب محمدی توجیه کند . لاریجانی وسایر مقامات می دانند و بارها وبارها تجربه کرده اند که می توان با سوء استفاده از اعتقادات واحساسات مذهبی مردم بسیاری از فسادها وجنایت ها وتبعیض های سازمان یافته ونهادینه شده علیه زنان ودگر اندیشان وسلب حقوق کودکان وآزارهای جنسی به آنان را تحت نام اسلام توجیه کرد وخشن ترین و ضد انسانی ترین نوع مجازات ها را درجامعه رواج داد . لاریجانی سخنش را بااین استدلال ادامه می دهد که قصاص نص قرآن کریم است وما یک اسلام بیشتر نداریم که درحال حاضر تعبیر و تفسیر آن هم با مراجع تقلید وعلمای دین است . اما سخنان لاریجانی حاوی نکات نادرستی است . اول اینکه او ابتدا از اعدام سخن میگوید و بعد برای توجیه آن به قصاص متوسل می شود درحالیکه اکثریت قاطع اعدامها درجمهوری اسلامی ربطی به قصاص ندارند و به بهانه های دیگری نظیر محاربه با خدا و جرائم جنسی گرفته تا دست داشتن در مواد مخدر صادر واجرا می شوند . لاریجانی همچنین با وقاحت از پاسخ گویی در مورد صدها اعدام سالانه دیگر طفره می رود وبا خلط مبحث همه را به قصاص که بخش کمی از آنها را دربر می گیرد مربوط می کند . دوم اینکه او مدعی است یک اسلام بیشتر وجود ندارد . معنای این سخن نفی تمام اقلیت ها نه فقط در دو شاخه اصلی سنی وشیعه بلکه بین شاخه های مذهبی خود شیعه نیز هست . سوم او مدعی است که از این یک اسلام نیز تنها یک برداشت وجود دارد که مرجع تفسیر آن هم مراجع تقلید وعلمای دین هستند .که این سخن هم یاوه ای بیش نیست . اولا بسیاری از مسلمانان برداشت دیگری از اسلام را پذیرفته اند که از فقها نشأت نگرفته است و ثانیاً مراجع تقلید وعلمای دین درگذشته وحال نیز تفسیر های بسیار متضاد وبخصوص درمورد احکام اعدام دارند واکثریت آنان اجرای حدود اسلامی رادرغیبت امام اجازه نمی دهند چه رسد به مجازات اعدام برای جرائم دیگر . مقامات جمهوری اسلامی به بزرگترین موج آدم کشی رسمی حکومتی درجهان امروز دست زده اند و دربرابراعتراض های جهانی به استدلالهای سست وبی پایه متوسل می شوند . بزرگترین حربه دفاعی آنان پناه بردن به مذهب وحکم قصاص است که تنها برخی از اعدامها را در بر می گیرد . نو اندیشان دینی معدودی تلاش کرده اند نشان دهند که حتی حکم قرآنی قصاص نمی تواند توجیه کننده صدور واجرای حکم اعدام باشد . جمهوری اسلامی به نام اسلام وقرآن به سیاست خشن و ضد انسانی اعدام ادامه می دهد وعمل خود را با سوء استفاده ازعقاید واحساسات مذهبی مردم توجیه می کند .درکارزار علیه اعدام باید با این سیاست موذیانه رژیم مبارزه کرد ، باید به مردم نشان داد که بین اسلام واعدام وحتی قصاص میتواند هماهنگی وجود نداشته باشد مسلمانان ایران می توانند مانند مسلمانان ترکیه جامعه ای بدور از اعدام داشته باشند بدون آنکه به عقاید مذهبی آنان خدشه ای وارد شود . این وظیفه دردرجه اول متوجه دگر اندیشان جامعه است که از اثرات سوء سیاست های ضد انسانی رژیم واز جمله اعمال دیوانه وار مجازات اعدام که تحت نام اسلام صورت میگیرد برای آیندگان نگرانند وخود ارزشهای انسانی جامعه بدون اعدام وقصاص را پذیرفته اند ودرنهایت مبارزه با اعدام یک وظیفه انسانی است وبخشی از این مبارزه به تلاش های فرهنگی برای زدودن توهماتی مربوط می شود که در جامعه در باره قصاص وضرورت اسلامی آن وجود دارد .
Sunday, January 19, 2014
Tuesday, January 7, 2014
خامنه ای نگران آینده خود وحکومت منحوسش
خامنه ای نگران آینده خود وحکومت منحوسش هر چه از عمر بشر بر روی کره زمین گذشت ، بر آگاهی او افزوده شد.
بشرکه در تاریکی محض خرافات پا به عرصه وجود در این جهان گشود ، از دل همین خرافات رو بسوی روشنایی علم و دانش برد . جادوگران قبائل تبدیل به پزشکان شدند ، کیماگران که در پی ساختن طلا و مس بودند ، به دانش شیمی دست یافتند ، هرچه علم پیشرفت کرد ، انسان از خرافات و مذهب فاصله گرفت.
بشر امروز بمراتب از انسانهایی که ۵ قرن، ۴ قرن ، ۳ قرن و حتی قرن گذشته می زیسته اند ، کمتر مذهبی هستند . مذهب از روزگاران پیشین ، از زمانهای بس دور ، در زندگی بشر نقش اساسی ایفا کرده است. روزگاری مذهب بر جهان حکومت میکرد. تقریبا اغلب حکومتهای جهان ، نشات گرفته از باورهای مذهبی مردم سرزمینها بوده اند . اما رفته رفته از قدرت و تسلط مذهب بر زندگی سیاسی و اجتماعی مردم در آن نواحی رخت بربست. اگر نه به تمامی ، اما چهره سرزمینهای مذهبی از غیر مذهبی متفاوت شد و آهنگ شتاب مردم سرزمینهای گوناگون بسوی رشد عقلی و علمی آنچنان شد که جوامع بشری دچار تفاوتهایی گردید و به کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه و عقب مانده تقسیم شدند.
با یک نگاه اجمالی و ساده در میابیم کشورهای توسعه یافته برای این دارای ویژگی مشترک هستند که در این کشورها ، اگر هم مذهب وجود دارد ، اما به هیچ روی در سرنوشت سیاسی مردم این سرزمینها دخالتی ندارد ، در این سرزمینها مذهب یک پدیده کاملا شخصی است و در عرصه اجتماعی بشر به یک تشریفات گاه تفننی تبدیل شده است .
در همین اروپایی که ما زندگی میکنیم ، یک رویداد مذهبی یعنی سالروز بدنیا آمدن مسیح برای این مردم بهانه ای است برای تفریح بیشتر ، داد و ستد بیشتر ، کامروایی و و لذت جویی بیشتر. اما در سرزمینهای درحال توسعه و سرزمینهای عقب مانده جهان کنونی این تفاوت آشکار بچشم میخورد ، که در این سرزمینها مذهب بیشتر سیاسی است ، در سرنوشت سیاسی مردم دخالت دارد. اما آشکار است که در این روند قابل دوام نیست .
بشر موجود زیاده خواهی است ، بشر در پی تغییر است ، همین تغییر و زیاده خواهی ، ناگزیر موجب دگرگونی جوامع بشری خواهد شد .
کشورهای پیشرفته ، پیشرفته تر میشوند ، کشورهای در حال توسعه ، بیشتر پیشرفته میشوند و کشورهای عقب مانده سرانجام به توسعه یافتگی و به مراحل دیگر میرسند .
این است که دکانداران مذهب در چنین سرزمینهایی نگران آینده خود هستند . اینها به هر طریق ممکن میخواهند مردم را در عقب ماندگی نگهدارند .
چرا خامنه ای اصرار میکند که جمعیت ایران دوبرابرو سه برابر شود؟
برای خامنه ای چه لطفی دارد ؟ بسیار ساده میتوان دریافت که خامنه ای به سیاهی لشکر احتیاج دارد ، به توده های بیشمار عقب مانده نیاز دارد.
خامنه ای میداند مملکت ما با چنان وضعیتی دست در گریبان است که از تربیت و آموزش کودکان کنونی مملکت عاجز است ، اما با اینهمه ، خواستار آن است که کودکان تازه ای به دنیا بیایند. برای خامنه ای مهم نیست که این کودکان از نقطه نظر جسمی و از نقطه نظر فکری چگونه پرورشی در اختیارشان قرار بگیرد . خامنه ای و حکومت اسلامی نیاز دارد و این امت هر چه بیسواد تر ، هر چه بی دانش تر ، هر چه نیازمندتر ، مطیع تر ، فرمانبردارتر باشد ، بهتر است . خامنه ای به امتی بی اراده و درگیر خرافات نیاز دارد ، که به هنگام نیاز تعدادی چماق بدست جلوی بیدارشدگان و آگاهان قراردهد ، که به هنگام نیاز در صفهای رای گیری ببیند ، که به هنگام نیاز به جبهه جنگ بفرستد و جلوی گلوله های دشمن قرار دهد.
اما واقعیت امر اینست که این خواست در دنیای امروز نمیتواند به دلخواه برآورده شود . از آن زمان که بشر توانست وقایع را ثبت و ضبط کند . نه عصا مار شد و نه دریا شکافته شد ، نه ماه به دو نیم شد ، نه فرزندی بدون پدر متولد شد ، نه مرده ای زنده شد ، نه انسانی به دهان ماهی رفت ، نه آتشی به گلستان تبدیل شد و نه الاغی به فضا رفت ، این واقعیت دنیای امروز است . امروز کسانی که مدعی چنین معجزاتی هستند ، وجود دارند اما در صحنه های شعبده بازی ، فیل را غیب میکنند ، عصا را قورت میدهند ، انسان را با اره دو نیم میکنند و بعد حیات دوباره میبخشند ، اینها پیامبران نیستند ، اینها شومن ها و هنرمندانی هستند که با این تردستی ها روزگار میگذرانند ، بشر آنها را جدی نمیگیرد ، با خود کتابی نمی آورند و جانشینانی همچون خمینی و خامنه ای ندارند کسی به گفته آنان به جنگ نمیرود و روی هم رفته اوضاع به سود خامنه ای ها نیست ، سفارش خامنه ای به ملت ایران راه به جایی نخواهد برد ، مردم ایران خامنه ای را جدی نمیگیرند ، از خامنه ای متنفرند ، از خامنه ای بیزارند ، اما میدانند که او ابلهی بیش نیست و ابلهانه فکر میکند این حرفها خریدار دارد.
ایرانیان با همین جمعیت ، به سختی میتوانند شکم بچه های خود را سیر کنند . هزاران هزار کودک و نوجوان و جوان ایرانی بدلیل فقر از تحصیل بازمانده اند. وجود هزاران هزار جوان معتاد ، بیکار ، بزهکار ، نشان از آن دارد که جمهوری اسلامی حتی هنگامی که محاصره اقتصادی وجود نداشت ، حتی هنگامی که میلیارد ها دلار نفت این مملکت فروخته میشد و ارز به ایران سرازیر میشد ، مردم دچار کمبود ، محرومیت و بیکاری بودند . مردم ایران میدانند با وجود چنین حکومتی شکوفایی اقتصادی معنا ندارد ، رشد اقتصادی معنا ندارد ، با وجود یک حکومت فاسد ، یک حکومت نالایق ، حکومتی که گردانندگانش دزد و سارق هستند ، هرگز و تحت هیچ شرایطی سهمی به ملت ایران نخواهد رسید . مردم عادی ایران نشانی از پیشرفت و رفاه نمیتوانند در جایی پیداکنند . رفاه ، پیشرفت ، امنیت ، سلامت ، تنها از آن مفسدین ، از آن گردانندگان این حکومت و خانواده های آنان است و بس .
ما اگر حضور دانشجویان ایرانی خارج از کشور امروزرا یک بررسی ساده بکنیم ، درخواهیم یافت که اکثریت آنان متعلق به خانواده های راندخواران ایران و وابستگان این حکومت هستند . در ایران بطور آشکاری فاصله طبقاتی وجود دارد. در ازای میلیونها جوان بیکار ، محروم ، ناامید ، افسرده ، بیمار و معتاد ایرانی ، یک گروه خاص ، یک گروه قابل شناسایی ، در تمام شهرهای ایران قابل تشخیص است ، فرزندان خانواده های وابسته به حکومت .
درچنین شرایطی داشتن یک فرزند مصیبت است و بدنیا آوردن فرزندان متعدد جنایت است ، عین اشتباه است ، گناه است.
یک پدر و مادر باشرف و آگاه میدانند که با آمدن فرزند دوم امکاناتی که میتوانند در اختیار فرزندانش قرار بگذارد نصف خواهد شد . فرزند سوم امکانات دو فرزند قبلی را محدود تر خواهد کرد.
فرزند چهارم و پنجم و ششم هرکدام بمعنای کم شدن و تنگ شدن امکانات زندگی یک یک اعضاء این خانواده است. در چنین شرایطی چرا یک ایرانی باید خواستار فرزندان متعدد شود؟ مگر آنکه براستی آن خانواده در همان حد فکری و سلامت روانی هستند که نظام حکومتی و خامنه ای می پسندد. خامنه ای از قضا روی سخنش با همین گروه است ، آنها را تشویق میکند که دچار این خطای بزرگ شوند. مگر درطول ۳۵ سال حکومت جمهوری اسلامی ، تحریمهای اقتصادی وجود داشته است؟ درآمدهای ارزی سالهای پیش از تحریم مگر کم بوده است ؟ حاصل آنهمه درآمد از فروش نفت برای ملت ایران چه بود ؟ این درآمد شگفت انگیز صرف چه کاری در مملکت شد ؟ کدام سرمایه گذاری بسود آینده فرزندان ایران صورت گرفت ؟ زیر ساخت های اقتصادی مملکت در شرایط کنونی با آنهمه درآمد نفتی در چه وضعیتی است ؟ جز اینکه طبقه ثروتمند وابسته به حکومت ثروتمند تر شد سود و ثمری برای ملت ایران داشت ؟ جز اینکه فاصله طبقاتی را بیش از بیش کرد نتیجه دیگر عاید مردم و مملکت شد ؟جز اینکه ارقام دزدی و فساد نجومی شد توفیق دیگری حاصل شد؟
آقای خامنه ای باید بداند اگر نه همه ملت و مردم ایران ، که اکثریت ایرانیان دست او را خوانده اند ، با اغراض پنهان او آشنا هستند و زیر این بار ننگ نخواهند رفت . خامنه ای باید بداند روز بروز مردم ایران آگاه تر و دامنه مبارزه با او گستره تر خواهد شد .
Friday, January 3, 2014
غارت وچپاول ثروت ایران وایرانی بدست خامنه ای
Subscribe to:
Posts (Atom)